چکیده:
زمینه و هدف
روایت در قالب مکان رخ میدهد و روایت و مکان دو مفهوم درهم تنیده هستند. از آنجا که مکان باعث شفاف سازی معنایی حضور عوامل گفتمانی، تفسیر بهتر و روشن از فضای روایی، درک واضحتر و عمیقتر از رفتار و کنش عناصر روایی و در نهایت استعلای معنا در روایت میشود، دارای کارکردی گفتمانی است و از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
روش مطالعه
مقاله حاضر میکوشد با رویکرد نشانه-معناشناسی مکتب پاریس و با استفاده از روش استقرایی، به مسیله اصلی این پژوهش که بررسی نوع، میزان و بسامد حضور مکان در گفتمان روایی روایتهای عامیانه آذربایجان است، بپردازد. روایتهای منتخب این مقاله شامل روایتهای ماهی سیاه کوچولو، کچل مم سیاه، کوراوغلو، روایت یک هلو هزار هلو و پسرک لبوفروش میباشد.
یافته ها
اکثر مکانها در روایتهای عامیانه آذربایجانی دارای ویژگی مکان بودگی پیوستاری، عینی و مستقیم بودن هستند. از میان مکانهای سه گانه، «مبدا» کمترین بسامد را دارد و بطور تقریبا برابر از «مکان ثابت» و «مقصد» استفاده شده است؛ بطوری که تفاوت معناداری بین آنها نیست.
نتیجه گیری
رویکرد غالب در این روایتها استفاده حداکثری از مکان عینی نسبت به مکان انتزاعی است. همچنین مکانهای پیوستاری بالاترین درصد حضور را در این مجموعه دارند؛ این در حالی است که مکانهای استعاری تنها هفت درصد کل را در بر میگیرند که نشانگر کاربرد صریح و غیراستعاری در متن روایی و دور بودن آن از ادبیات در روایتهای مورد بررسی است. 15 درصد مکانهای به کاررفته در این روایتها از نوع استعلایی است که نشان میدهد مکان در اندیشه و تفکر کنشگر جاری بوده است. سایر مکانهای به کاررفته مثل مکانهای مارپیچی یا شبکه ای آمار بشدت محدودی دارند. باید خاطرنشان کرد که تا کنون چنین بررسی جامع و گسترده ای با چنین پیکره مبسوط و مفصلی از مکان نه تنها در روایتهای عامیانه آذربایجانی انجام نشده بود، بلکه در سایر ادبیات موجود هم انجام نشده است و این یکی از نقاط متمایز کار حاضر با سایر پژوهش هاست.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Narration mostly occurs in the form of place, so narrative and place are two integrated concepts. Place has an important discourse function because it causes semantic clarity of discourse factors, better and clearer interpretation of the narrative space, deeper understanding of the behavior and action of narrative elements, and finally the transcendence of meaning in the narrative. METHODOLOGY: The present article tries to use an inductive method to study the type, extent and frequency of different places in the narrative discourse of Azerbaijani folk narratives, based on the semiotic approach of the Paris school. The selected narrations are Mahi Siyahe Koochooloo, Kachal Mam Siyah, Koroghloo, Pesarake Labuforush, and Yek holoo Hezar holoo. FINDINGS: Findings indicate that most places in Azerbaijani folklore have features of continuous placeless, objectivity and directness. Among the triple places, the “source” has the lowest frequency and the “destination” and “fixed place” are almost equal and there is no significant difference between them. CONCLUSION: The predominant approach in these narratives is maximal use of concrete place compared to abstract place. Continuous places also have the highest percentage of presence. However, metaphorical places have only 7% of the total, which indicates the explicit and non-metaphorical use of the narrative text and its distance from the literature. 15% of the places used in these narrations are of the transcendental type, which shows the place in the thought of the actors. Other used places, such as “spiral” or “network” locations, are very limited. It should be noted that so far such a comprehensive study of place has not been done not only in Azerbaijani folklore, but also in other existing literature, and this is one of the distinguishing points of the present work from other studies.
خلاصه ماشینی:
مقاله پژوهشي بررسي بسامد و نوع مکان در روايتهاي عاميانۀ آذربايجاني بر اساس رويکرد نشانه معناشناسي مکتب پاريس شهلا يعقوبي ١*، علي کريمي فيروزجايي ١، حميدرضا شعيري ٢، محمدرضا احمدخاني 1 ١- گروه زبانشناسي و زبانهاي خارجي، دانشگاه پيام نور، تهران ، ايران .
com ORIGINAL RESEARCH ARTICLE The study of frequency and type of place in Azerbaijani folk narratives based on the semiotic approach of the Paris school 1 Sh. Yaqoubi1*, A.
Accepted: 22 November 2022 METHODOLOGY: The present article tries to use an inductive method to study the type, extent and frequency of different places in the narrative discourse of Azerbaijani folk narratives, based on the semiotic approach of the Paris school.
سؤالي که اين پژوهش براساس الگوي نشانه -معناشناسي مکتب پاريس ، بدنبال پاسخ به آن است ، چگونگي حضور مکان ، نوع ، بسامد و ميزان موفقيت اينُ بعد روايي در شفافسازي، استعلا و استحالۀ معنا در پنج روايت عاميانۀ آذربايجاني است ؛ چراکه نوع و چگونگي حضور مکان ميتواند تغيير در نظام معنايي ايجاد کند، لذا پرداختن به آن براي فهميدن کارکردهاي گفتماني و نقش آن در توليد معنا مهم است .
براساس نتايج مقاله ، بيشتر رويدادهاي اين داستان در کوه البرز که مکاني اساطيري است صورت ميگيرد و مکانهاي ديگر بيشتر به فضاشدگي تمايل دارند و از مکان بودگي خود دور ميشوند و جنبۀ تخيلي آنها نيرومندتر ميگردد و نشانگي جديدي را ميپذيرند که ريشه در تجربيات ذهني، همچون اسطوره ها، تاريخ ، فرهنگ و خاطرات جمعي يک ملت دارد.
ir : Responsible author) Ali Karimi: Associate Professor, Department of Linguistics and Foreign Languages, Payam Noor University, Tehran, Iran.
ir) Hamidreza Shairi: Associate Professor, Department of French Language and Literature, Faculty of Humanities, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.