چکیده:
جایگاه و موقعیت استراتژیک ایران به سبب وجود چاههای نفت در شمال و جنوب ایران و اهمیت بالای آن در عرصهی جهانی همواره این کشور را مورد طمع استعمارگران قرار داده است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، انگلستان نیروهای خود را از ایران خارج کرد ولی شوروی به بهانه هایی در پی کسب امتیاز بود. در این زمان بود که نقش قوام به عنوان نخستوزیر ایران که رابطه نسبتاً خوبی با شوروی داشت در تخلیه قوای شوروی به چشم خورد. سئوال اصلی این است که نقش قوامالسلطنه در واگذاری امتیاز نفت شمال چه بود و چه هدفی داشت؟ سیاست قوام در این موضوع بسیار پیچیده بود، چرا که وی میبایست هم به عنوان نخستوزیر، حافظ منافع ایران باشد و از طرفی دیگر منافع شوروی، که از او حمایت کرده بود را باید حفظ میکرد. این مقاله با هدف بررسی روابط ایران و شوروی در این دوره و چرایی واگذاری نفت شمال به شوروی توسط قوام، سعی کرده است تا چگونگی مذاکرات و حل مسئله تخلیه نیروهای شوروی از خاک ایران را بررسی کند. روش تحقیق نیز کیفی است و به صورت تاریخی به توصیف و تحلیل وقایع پرداخته شده است. یافته ها نشان میدهد؛ نیت و هدف اصلی قوام از واگذاری این امتیاز، نه از بعد خیانت به کشور، بلکه این امر فقط وسیله و ابزاری جهت بیرون راندن نیروهای شوروی از خاک ایران بوده است.
Iran's strategic position has always been coveted by the colonialists due to the existence of oil wells in the north and south of Iran and its great importance in the world arena. During World War II, when Iran was occupied by the Soviet Union and Britain, and after the end of the war, Britain withdrew its forces from Iran, but the Soviet Union sought to gain concessions under the pretext of that. It was at this time that Ghavam's role as prime minister of Iran, which had relatively good relations with the Soviet Union, was evident in the evacuation of Soviet forces. The main question is what was the role of Ghavam Al-Saltanah in handing over the northern oil concession and what was its purpose? Ghavam's policy on this issue was very complicated, because he, as prime minister, had to protect Iran's interests, and on the other hand, he had to protect the interests of the Soviet Union, which had supported him. This article aims to examine the relationship between Iran and the Soviet Union during this period and why Ghavam handed over northern oil to the Soviet Union, and tried to discuss how to negotiate and resolve the issue of Soviet withdrawal from Iranian territory. The research method is also qualitative and has historically described and analyzed the events. Findings show; Ghavam's main purpose in handing over this concession was not to betray the country, but only as a means to expel Soviet forces from Iranian territory.
خلاصه ماشینی:
ش قراردادي ميان خوشتاريا و محمدولي خان تنکابني (خلعتبري ) منعقد گرديد (موحد، ١٣٤٩: ٥٦) که مواد آن به قرار زير مي باشد: ١ــ امتياز ياد شده به مدت ٩٩ سال در اختيار خوشتاريا قرار گرفت ٢ــ خوشتاريا تعهد کرد که عمليات اکتشاف را در مدت يک سال از تاريخ آخرين جنگ و صلح دولت روسيه با دول متخاصم به جاي آورد ٣ــ پرداخت صدهزار منات ٤ــ اگر تا يک سال بعد از عقد صلح با دول متخاصم خوشتاريا عمليات استخراج را آغاز نکرد بايد مبلغ فوق را بپردازد و تمام اختيارات خود را واگذارد ٥ــ بابت هر پوتي نفت يک کوپيک بپردازد ٦ــ خوشتاريا قرارداد را به هرکس که خواست خواهد فروخت به شرطي که منافع ايران در اين قرارداد حفظ گردد ٧ــ تنکابني حق داشتن يک ناظر را داشت که وي حق مداخله در امور داخلي اداره را نداشت (فاتح ، ١٣٣٥: ٣٢٦-٣٢٩).
قوام در جواب ، پاسخ داد که موضوع شرکت نفت از طرف هيئت رد نشده است منتهي چون به موجب قوانين ايران بايد اين قبيل شرکت ها به تصويب مجلس شوراي ملي برسد در صورتي که دولت شوروي قواي خود را از ايران 275 فورا خارج کند اين عمل فرصتي خواهد بخشيد که مقدمات مذکور در اين امر در تهران فراهم گردد تا با توافق طرفين در شرايط شرکت مزبور مقاوله نامه براي تقديم به مجلس تهيه شود.