چکیده:
قضاوت درباره عقلانی بودن یا نبودن تصمیمهای اخلاقی، یکی از دغدغههای مهم فلسفه اخلاقی و ازجمله مهمترین مسائل فیلسوفان تربیتی است. جان دیویی بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان تربیتی قرن بیستم، در این زمینه نظریهپردازی کرده است؛ وی با طرح نظریه تمرین عملی نمایشی به تبیین نحوه تأمل آدمی در موقعیتهای اخلاقی پرداخته و بهتبع آن به تشریح دیدگاه خود درباره عنصرهای تربیت اخلاقی پرداخته است. در این پژوهش، با روش تحلیلی – انتقادی به بررسی و نقد دیدگاه دیویی از منظر علامه طباطبایی میپردازیم. نتایج نشان میدهد که دیویی با طرح نظریه تمرین عملی نمایشی، در انجام عمل اخلاقی، به نیازهای طبیعی توجه داشته و در تصمیمگیری برای انجام عمل اخلاقی به حسن فعلی نظرکرده است؛ درحالیکه علامه طباطبایی با طرح نظریه اعتباریات عملی، در انجام عمل اخلاقی هم به نیازهای فطری، و هم به نیازهای طبیعی توجه کرده و در تصمیمگیری درباره انجام عمل اخلاقی نیز هم به حسن فاعلی نظر داشته و هم به حسن فعلی، به تعبیری تصمیمگیری در موقعیتهای اخلاقی بهزعم علامه طباطبایی هم مسبوق به حسن فاعلی و هم مسبوق به حسن فعلی است. (در بخش تربیتی) سه نقد بر دیدگاه دیویی از منظر علامه مطرح است: 1- نگاه مادی و زمینی دیویی به امر تربیت اخلاقی 2- نادیده گرفتن عنصر فطرت بهعنوان یکی از شروط لازم در تربیت اخلاقی و 3- عدم توجه به عنصر ایمان بهعنوان یکی از عنصرهای مهم تربیت اخلاقی.
Judging whether moral decisions are rational or not is one of the important concerns of moral philosophy and is one of the most important issues of educational philosophers. John Dewey has been the theorist as one of the most influential twentieth-century educational philosophers in this field. By designing the theory of "dramatic rehearsal," he explains how human reflects on ethical situations, and subsequently outlines his point of view on moral education and the expression of its most important components. In this research, by analytical-critical method, we review and critique Dewey's view from the perspective of Allameh Tabatabai. The results show that Dewey has focused on the natural needs of the practice of acting in the practice of ethics, and has commented on good cause in making decisions about moral action. While Allameh Tabatabai, with the design of the theory of practical credit, has taken into account both natural needs and innate needs in the practice of ethical action, he has also considered the good cause and the current goodness in deciding whether to do moral action. And (in the educational sector), there are three critique of Dewey's view from the perspective of Allameh: 1- Dewey's material and terrestrial view of ethical education 2- ignoring the element of innate as one of the necessary conditions for moral education; and 3. not paying attention to the element of faith as one of the important components of moral education.
خلاصه ماشینی:
از سوی دیگر، اراده را از علم متمایز و از حاکمیت قطعی علم خارج نموده است ؛ آنجا که ایمان را دارای اجزای معرفتی و ارادی دانسته و یقین قطعی را برای ایمان و عمل ، لازم اما ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- Diego Garcia 2 - John Dewey 3 - Dramatic Rehearsal (به دلیل فقدان ترجمه این اصطلاح ، به جای واژه Rehearsal از تمرین عملی و به جای واژه Dramatic از نمایشی استفاده شده است ).
انسان تنها از طریق این علم در لحظۀ عمل ، کمال خود را تمیز میدهد و به عملی ترغیب میشود که از طریق آن به کمال مطلوب نائل شود (علاّمه طباطبایی،١٣٦٣، ج ١: ٢٢٧-٢٢٦) پس از اعتبار وجوب (و حسن ) اراده انجام فعل از نفس نشئت گرفته و نیروی محرکه را به فعّالیت وامیدارد.
٢-٢-٢-تربیت اخلاقی از منظر علاّمه طباطبایی علاّمه طباطبایی اگرچه خود در عمل فردی اخلاقی بود و رفتار و گفتارش حاکی از تربیت اخلاقی سطح بالایی بود، اما در باب تربیت اخلاقی به طور مستقیم نکته ای را ذکر نکرده است ؛ اما با توجه به نظر ایشان در باب تربیت که آن را دانش عملی میداند (حسنی، ١٣٨٥: ٥) و با توجه به تعریف علم اخلاق ، تربیت اخلاقی ازنظر ایشان را میتوان این گونه تعریف کرد: برانگیختن و فراهم ساختن و به کار بستن سازوکارهای تربیتی در جهت شناختن و پرورش قوای نفسانی انسانی و بازداشتن آن ها از حد افراط وتفریط که منشأ رذایل است و زمینه سازی جهت ایجاد و نگرش و روی آوردن به اخلاق حسنه و تقلید و تکرار آن تا سعادت و کمال انسان تضمین نماید (بهشتی، ١٣٨١: ١٨).