چکیده:
در این مقاله، پس از تبیین ضرورتِ پشتیبانیِ علمی از مدیریت تحوّل علوم انسانی، به امکانات رشته مدیریت دانش در این زمینه پرداخته شد. در این راستا، بر اساس خوانشِ «وصفی» ـ موصوف و صفت ـ و خوانشِ «اضافی» ـ مضاف و مضاف الیه ـ از مدیریت دانش و مدیریت راهبردی دانش، چهار قرائت ارایه شد و بررسی شد که آیا این قرائتها میتوانند متضمّن تحوّل پارادایمی دانش باشد. در نتیجه این بررسی مشخص شد که تنها خوانش اضافی از مدیریت راهبردی دانش یعنی «مدیریت راهبردی بر دانش»، حاویِ معنایی معادلِ «مدیریت تحوّل دانش» است و میتواند سازگار با نیاز جامعه اسلامی و تحوّل علوم انسانی باشد. سپس، ضمن اشاره به روند تحوّلات جهانی رشته مدیریت دانش، بر ضرورت دوچندان بازسازی و تحوّل ماموریت رشته مدیریت دانش به سوی مدیریت راهبردی دانش، پرداخته شد. در بخش چگونگی،سه محور اصلی جهت تحوّل ماموریت مدیریت دانش به سوی مدیریت راهبردی دانش ارایه شد و در نهایت پیشنهادات راهبردی جهت پشتیبانیِ علمی رشته مدیریت راهبردی دانش از مدیریت تحوّل علوم انسانی مطرح گردید.
In the present study attempts are made to discuss the potentials of knowledge management discipline after accounting for the need for scientific support in humanities development management. To this end, the "descriptive" structure (Mosouf-Sefat) and the "Ezafi" structure (mozaf and mozafon elayh) of knowledge management and strategic knowledge management are used as a basis to offer four readings that can guarantee the paradigmatic development of knowledge. The results suggest that only an Ezafi structure of strategic knowledge management, i.e. "strategic management on knowledge", contains a meaning equivalent to "knowledge development management" and can be used to fulfill the needs of Islamic society and the humanities. In the next step, the trend of global knowledge management development is addressed and the significant need for reconstruction and transformation of the knowledge management mission (realization of strategic knowledge management) is discussed. In the "how" section, three main axes needed to transform the knowledge management mission (realization of strategic knowledge management) are introduced and finally, some strategic suggestions are presented to pave the path for scientific support of humanities development management by the strategic knowledge management discipline.
خلاصه ماشینی:
در نتیجه این بررسی مشخص شد که تنها خوانش اضافی از مدیریت راهبردی دانش یعنی «مدیریت راهبردی بر دانش»، حاویِ معنایی معادلِ «مدیریت تحوّل دانش» است و میتواند سازگار با نیاز جامعه اسلامی و تحوّل علوم انسانی باشد.
در زمینة مدیریت تحوّل علوم انسانی، پژوهشهای منفردی مانند (موحد ابطحی، 1388؛ آذربایجانی، 1398؛ حسینی و شهابی، 1397؛ شاهآبادی و پورعزّت، 1395) وجود دارد، امّا با وجود اهمیّت راهبردی آن برای جمهوری اسلامی، تبدیل به یک حوزة مطالعاتی یا رشتة تخصصی نشده است (ابدی و پیروزمند، 1398: ص114)؛ رشتة تخصصی که مسئلة مدیریت تحول علوم انسانی را مطالعه کند و تجویزهایی را در این زمینه ارایه نماید.
پژوهشهایی از قبیل آنچه یاکوب و محمدالبکیر 1 (2011)، یاکوب وهمکاران (2014)، اخوان و خادمالحسینی (1392) یا فرهمند و همکاران (1395) انجام دادهاند، از سنخ مبحث دوم بوده است که در آن با پذیرش مأموریت مرسوم رشتة مدیریت دانش، درصدد جرح و تعدیل آن یا افزودن مؤلفههای اسلامی به آن برآمده > جهت ارزیابی توانایی علمِ مدیریت دانش در تحوّل علوم انسانی، دو دیدگاه در خوانشِ مأموریت این رشته را باید مدّنظر قرار داد؛ «خوانشِ وصفی» و «خوانشِ اضافی».
در این بخش این سؤال قابل طرح است که آیا با افزوده شدن قید «راهبردی» به مدیریت دانش، میتوان از آن انتظار داشت که به عنوانِ علم پشتیبان مدیریت تحوّل علوم انسانی نقشآفرینی کند؟ در این راستا، مجدداً مطابق مسیری که در مورد مدیریت دانش انجام شد، دو خوانش وصفی و اضافی از ترکیب مدیریت راهبردی و دانش مورد بررسی قرار خواهد گرفت.