چکیده:
این مقاله به بررسی رابطه دنیا و زهد بر اساس کتاب الزهد حسین بن سعید اهوازی میپردازد. این دو مفهوم در دو سوی معنایی، مقابل هم، قرار دارند و کمتر میتوان هم پوشانی عملی میان این دو یافت. در ادبیات روایی شیعه در عین مذمت دنیا توصیه به زهد شده است و عموما محدثین در آثار خود تقابل این دو مفهوم را بیان کرده اند. در این میان اما به نظر میرسد میتوان رویکرد دیگری در تفاهم معنایی زهد و دنیا، بر اساس میراث روایی شیعه، تبیین کرد که نشانهایی از آن در کتاب معروف الزهد حسین بن سعید قابل رصد است. این مقاله به پاسخ این پرسش پرداخته است که حسین بن سعید در کتاب الزهد چه نظری در رابطه با زهد و دنیا داشته است؟ بررسی «الزهد» این فرضیه را تقویت میکند که حسین بن سعید بر خلاف نگاه عموم محدثین شیعی تفاهمی عملی میان زهد و دنیا را قائل است. با تحلیل مضمونی متن کتاب الزهد این نتیجه دست یافتنی شد که زاهد میتواند در عین دنیاپذیری و کنترل امیال دنیاخواهانه در چارچوب زیستی زاهدانه نیز طی طریق کند. او گفتمانی اجتماعی از دنیا ارائه میدهد که قابل جمع با زیست زاهدانه میباشد.
This article examined the relationship between worldly life and asceticism based on Hossein bin Saeed Ahwazi's book entitled "Al-Zohd" (asceticism). These two concepts were on opposite sides of meaning and their practical overlap could be hardly found. In Imami narrative literature, asceticism had been recommended while the world was condemned. In general, muhaddith scholars had so well expressed the opposition of these two concepts in their works. However, it seemed that another approach could be taken to clarify the semantic agreement between asceticism and worldly life based on the narrative heritage of Shia, some signs of which could be observed in the famous book of "Al-Zohd" written by Hossein bin Saeed. This article tried to answer the question of what opinion Hossein bin Saeed had about asceticism and worldly life in the mentioned book. The review of the book "Al-Zohd" could strengthen the hypothesis that Hossein bin Saeed had a practical understanding between asceticism and worldly life contrary to the general view of the Shiite scholars. The reports he had cited from the imams revealed the fact that the ascetic could follow his mystic path while living worldly and concurrently controlling worldly desires in the framework of ascetic life. Indeed, he had presented a social discourse of the world that could be combined with ascetic life.
خلاصه ماشینی:
مقاله «فرهنگ زهـد و قناعـت در کـلام و سـيره قرآنـي معصومين »؛ سيد عباس موسوي نيز ازجمله مقالات نگارش شده در اين حوزه اسـت ۱۲۹ که به صورت کلي تلاش نموده تا در کل قرآن و کلمات معصومين به زهد بپردازد امـا چون حيطه موضوع و قلمرو تحقيق در يک مقاله جزئي خيلـي گسـترده گرفته شـده ، اساسا دستاورد قابل ارائه اي جز بيان برخي آيات و روايات که به زهـد اشـاره کرده اند نداشته است .
»(اهوازي، ۱۴۰۲ ق : ۵۲) هم چنـين از امـام علي ع روايت شده که از نشانه هاي زاهد ناپسندي و حرام دانسـتن دنياسـت و زاهـد بايد از دنيا اجتناب کند مگـر به قـدر ضـرورت (اهـوازي، ۱۴۰۲ ق : ۴۹) در روايـاتي کـه اهوازي نقل ميکند بيان شده که انسان نمـي دانـد کـه از دنيـا بـه کسـي چيـزي داده نمي شود مگر اين که از سهم آخرتش کاسته خواهد شد(اهوازي، ۱۴۰۲ ق : ۵۱) در ادامـه اين نگاه ميتوان به روايتي اشاره کرده که امام صادق ع دربـاره آيـه «لـو لا أن يکـون الناس أمة واحدة لجعلنا لمن يکفر بالرحمن لبيوتهم سقفا مـن فضـة و معـارج عليهـا ٍ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ يظهرون »(زخرف /۳۳) فرمودند: اگر خداوند متعال چنين ميکرد تمامي انسـان هـا کـافر ميشدند(اهوازي، ۱۴۰۲ ق : ۴۶).
(اهـوازي، ۱۴۰۲ ق : ۵۵) گام دوم : پيامدهاي دنياطلبي درست است که حسين بن سعيد گزارش هاي توجه به دنيـا و مـال دنيـا را در کتـاب الزهد به نيکي تبيين کرده است ولي هم زمان به اين موضوع توجه ميدهد کـه انسـان زاهد مراقـب باشـد بـه دام دنياپـذيري و دنيـاطلبي نيفتـد.