چکیده:
سلسله ایلخانان مغول از سال 650 تا 736 هجری قمری به طول انجامید و دورهای را در هنر ایران گشود که در آن تأثیرات هنر شرق دور به خوبی دیده میشود. شاهنامه بزرگ ایلخانی یکی از دستاوردهای هنری دوره مغول است که در این شاهنامه ویژگیهای بارز هنری دوره ایلخانان شکوفا شد. در این شاهنامه عواملی همچون تأثیرات سیاسی و اجتماعی به خوبی رویت میشود و بازتاب چنین تأثیراتی در نگارههای آن، با نمایش صحنههای سیاسی و اجتماعی؛ موقعیت ایلخانان را در دوره اقتدارشان بیان نموده است. در این میان پرداختن به داستان اسکندر در این نسخه به دفعات دیده میشود و تعداد دوازده نگاره به موضوع اسکندر در موقعیتهای متفاوت میپردازد. هدف این مقاله بررسی تلاش مغولان برای دستیابی به مشروعیت و محبوبیت در بین ایرانیان، با به تصویر کشیدن خود در هیأت اسکندر، در نگارههای شاهنامه بزرگ ایلخانی است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانهای صورت گرفته است و در پی پاسخ به این سوال اصلی است که: مغولان از به تصویر کشیدن اسکندر در شاهنامه چه هدفی را دنبال میکنند؟ و علت حضور حکمرانان مغول در هیئت اسکندر چیست؟ بررسیهای صورت گرفته بر روی موضوعات این نگارهها نشان میدهد که مغولان با قرار دادن خود در هیئت اسکندر قصد ایجاد اینهمانی در ذهن ایرانیان را داشتند تا چهره پادشاهانی همچون اسکندر و پادشاهان ایران باستان، به مقبولیت و محبوبیت آنها کمک کنند. مشروعیت طلبی در این نگارهها با انتخاب رویدادهای تاریخی و تطبیق آنها با داستانهای دسته دوم شاهنامه صورت گرفته است.
The first attack of the Mongols on Iran in around 616-619 AH caused a lot of destruction in the Trans-Nahr and Khorasan regions, and these bloody and brutal attacks caused the destruction and destruction of many cities and regions of Iran. The attacked areas' social, economic, and political structure was destroyed and caused widespread disturbances. After the establishment of Halaku and the establishment of patriarchal rule in Iran, a period was opened in Iranian art in which the influences of Far Eastern art can be clearly seen. The Great Ilkhani Shahnameh is one of the artistic achievements of the period of the Mughal patriarchs during the time of Abu Saeed Bahadur Khan Mughal. In this Shahnameh, the distinct artistic features of the Mughal period flourished and came to fruition, and it recounts the special features of this period well. In this Shahnameh, factors such as political and social influences are well seen, and the expression of these influences in the paintings of this Shahnameh, by showing political and social scenes, expressed the position of the Ilkhans during their reign. In the meantime, dealing with the story of Alexander is often seen in this edition, and twelve pictures deal with the subject of Alexander in different situations. The main question of this research is: What is the goal of the Mongols in portraying Alexander in the Shahnameh and what is the reason for the presence of the Mongol rulers in Alexander's delegation?Based on the research on the subjects of these paintings, we come to the conclusion that by placing themselves in Alexander's delegation, the Mongols intended to create identity in the minds of Iranians.so that the faces of kings like Alexander and the kings of ancient Iran help their acceptance and popularity. This descriptive-analytical research has been done by the library method.
خلاصه ماشینی:
هدف اين مقاله بررسي تلاش مغولان براي دستيابي به مشروعيت و محبوبيت در بين ايرانيان ، با به تصوير کشيدن خود در هيئت اسکندر، در نگاره هاي شاهنامۀ بزرگ ايلخاني است .
اين پژوهش توصيفي- تحليلي و به روش کتابخانهاي صورت گرفتهاست و در پي پاسخ به اين پرسش اصلي است که مغولان از به تصوير کشيدن اسکندر در شاهنامه چه هدفي را دنبال ميکنند و علت حضور حکمرانان مغول در هيئت اسکندر چيست ؟ بررسيهاي صورت گرفته بر روي موضوع هاي اين نگاره ها نشان ميدهد که مغولان با قرار دادن خود در هيئت اسکندر قصد ايجاد اين هماني در ذهن ايرانيان را داشتند تا چهرٔە پادشاهاني همچون اسکندر و پادشاهان ايران باستان ، به مقبوليت و محبوبيت آن ها کمک کنند.
پرسѧش اصلي اين پژوهش که به آن پاسخ داده خواهد شد اين است که: مغولان از به تصوير کشيدن اسکندر در شѧاهنامه چه هدفي را دنبال ميکنند و علت حضور حکمرانان مغول در هيئت اسکندر چيست ؟ روش تحقيق روش پژوهش در اين مقاله به صورت توصيفي –تحليلي با رويکرد تاريخي انجام شده است و جامعّ آماري دوازده نگاره از شاهنامۀ بزرگ ايلخاني(دموت ) است که به موضوع اسکندر در موقعيت هاي مختلف ميپردازد.
مقالۀ حاضر براي نخستين بار به موضوع حضور و بازنمايي تصويري مغولان در هيئت اسکندر، در شاهنامۀ بزرگ ايلخاني ميپردازد و با بررسي دوازده نگاره اي که در آن ها اسکندر حضور دارد سعي در نشان دادن رابطۀ بين اين حضور و مشروعيت ط لبي ايلخانان دارد.