چکیده:
در مواردی که در عقد دائم، مهریه زوجه به صورت عین معین غیرمنقول تعیین شده باشد و بعد از فوت زوج کشف شود که مهرالمسمی ملک غیر است، بدل مهریه بر عهده ورثه زوج قرار میگیرد، اما در خصوص تعیین قیمت ملک و دامنه خسارات قابل مطالبه، ابهاماتی ازقبیل زمان تعیین قیمت و امکان مطالبه خسارات ناشی از کاهش ارزش پول پدید میآید که پژوهش حاضر به تبع سکوت قانونگذار ایرانی، با تتبع در متون فقهی و با روش تحلیلی توصیفی به بررسی موضوعات یادشده پرداخته است. در پی مقایسه زوایا و آثار موضوع با احکام و مبانی مباحث مشابهی چون ضمان دَرک و معاملات فضولی و سایر مستندات فقهی و حقوقی، این نتیجه حاصل شد که روز اشتغال ذمه زوج به بدل را باید مقارن با عدم تنفیذ تعلق مهرالمسمی به زوجه توسط مالک واقعی آن برشمرد. در زمینه امکان مطالبه غرامات از سوی زوجه نیز در مواردی که تاریخ تأدیه متفاوت از زمان اشتغال ذمه زوج بوده و کاهش ارزش پول را به همراه داشته باشد؛ خساراتی که بر زوجه وارد شده است تنها به استناد مادتین 515 و 522 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و محدود به خسارات وارده در طول حیات زوج، قابل مطالبه خواهد بود.
In permanent marriage, wherein the dowry of wife is defined as a specific and non-transferrable immovable property, and after the death of husband, it is discovered that the dowry belongs to another person, making a substitute for the dowry is put on the deceased's heirs. However, uncertainties regarding the valuation of the property and the extent of recoverable damages, such as issues pertaining to the time of property valuation and the possibility of claiming damages resulting from devaluation emerge. The current research, following the silence of Iranian lawmaker, by virtue of jurisprudential texts and using an analytical-descriptive method scrutinizes the aforementioned matters. A comparative study of the aspects and consequences of the subject based on the foundations and rulings of similar matters such as responsibility against non-belonging of subject matter or price of contract and unauthorized contracts, and taking into account other jurisprudential and legal instruments, it is concluded that the day on which the husband becomes debtor for the dowry substitute coincidences with the day on which the real owner of the property does not affirm the allocation of the property to the wife. Concerning the possibility of seeking compensation by wife, in cases where the due date is different from the date on which the husband became debtor accompanied by devaluation, only damages incurred by the wife will be recoverable in accordance with Articles 515 and 522 of the Code of Civil Procedure and are limited to those losses sustained during the husband's lifetime.
خلاصه ماشینی:
نخست اينکه ، در پي کشف باطل بودن مهريه تعيين شده ضمن عقد نکاح به دليل «در ملکيت غير بودن » آن ، اين پرسش مطرح مي شود که با بطلان مهرالمسمي بايد قائل به وجوب پرداخت بدل آن به زوجه شد يا اساسا به دليل بطلان مهرالمسمي ، مهرالمثل به زوجه تعلق مي گيرد؟ دوم اينکه ، در صورت قائل شدن به لزوم پرداخت قيمت مهرالمسماي باطل به تبع حکم به وجوب دادن بدل ، زمان اشتغال ذمه زوج به دادن بدل و موعد تقويم مهرالمسمي براي پرداخـت آن بـه زوجه چه زماني خواهد بود؟ سوم اينکه ، ضمن حکم به پرداخت قيمت ، اين پرسش نزد قاضي مطرح مي شود کـه آيـا مطالبـه خسارات وارد بر زوجه از سوي وي جـايز اسـت ؟ بـه عبارت ديگر، غرامـات ناشـي از کشـف استحقاق غير و بطلان مهرالمسمي ، در چه گستره اي و مبتني بر کدام مستند فقهي و قانوني قابل مطالبه است ؟ پژوهش حاضر در راستاي يافتن پاسخ پرسش هاي مزبور، مترصد بررسي شرايط و آثار مطالبه مهريه مستحق للغير و غرامات آن است و در اين راستا، نظر بـه اينکـه در متـون قـانوني مختلـف ، پاسخ صريحي درباره مسائل مزبور وجود ندارد، مبتني بر اصل ١٦٧ قانون اساسي و ماده ٣ قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در امور مدني ، رجوع به منابع فقهي ملاک عمل است .