چکیده:
یکی از راههای کسب شناخت از نگاه برخی محققین، فطرت است. از نظر آنها فطریات منحصر در گرایشات نبوده و انسان شناختهای فطری نیز دارد. مسئله مورد نظر در این پژوهش قضایای اخلاقی است. پرسشی که باید پاسخ داده شود این است که آیا نسبت به قضایای اخلاقی نیز ادراک فطری وجود دارد؟ صاحبنظران زیادی شناخت فطری نسبت به قضایای اخلاقی را بررسی و رد یا تایید کردهاند. از جمله آنها میتوان به علامه جوادی آملی حفظه الله اشاره کرد. هدف از این پژوهش بررسی ماهیت امور فطری و شناختهای فطری نسبت به قضایای اخلاقی از منظر علامه جوادی آملی با روش توصیفی تحلیلی است. نتایج تحقیق اینکه شناخت فطری نسبت به برخی قضایای اخلاقی وجود دارد و ملاک در درک فطری وجود شناخت در بدو خلقت نیست بلکه بدیهی و اولی بودن قضایا است. به عبارتی انسان فطرتا با تصور دو طرف قضیه هرچند خود بدیهی نباشند نسبت بین آنها را بدون نیاز به استدلال تصدیق میکند. همچنین اشکالات برخی مخالفین شناخت فطری اخلاق مانند نسبی بودن اخلاق، تساوی فطرت با غریزه و تساوی اخلاق و آداب صحیح نیست.
According to some researchers, one of the ways to gain knowledge is nature. According to them, instincts are not exclusive to tendencies, and humans also have innate cognitions. The issue in question in this research is moral issues. The question that needs to be answered is whether there is an innate perception of moral issues. Many experts have examined and rejected or confirmed the innate knowledge of moral issues. Among them, we can mention Allameh Javadi Amoli, may God protect him. The purpose of this research is to examine the nature of natural affairs and natural cognitions in relation to moral issues from the perspective of Allameh Javadi Amoli with a descriptive and analytical method. The results of the research are that there is an innate knowledge of some moral issues, and the criterion for innate understanding is not the existence of knowledge at the beginning of creation, but the fact that the issues are obvious and primary. In other words, by nature, human being imagines the two sides of the case, even though they are not self-evident, and acknowledges the relationship between them without the need of reasoning. Also, the problems of some opponents of the innate knowledge of morality, such as the relative nature of morality, the equality of nature with instinct, and the equality of morality and manners are not correct.
خلاصه ماشینی:
هدف از اين پژوهش بررسي ماهيت امور فطري و شـناخت هاي فطـري نسـبت بـه قضاياي اخلاقي از منظر آيت اٰلله جوادي آملي با روش توصيفي تحليلي است .
نتايج تحقيق اين است که شناخت فطري نسبت به برخي قضاياي اخلاقي وجود دارد و مـلاک در ادراک فطـري وجود شناخت در بدو خلقت نيست بلکه بديهي و اولي بودن قضايا اسـت .
(همان ،۳۶-۳۸) در نتيجه در مقام جمع بندي نظر آيت اٰلله جوادي بايد گفت درک و شناخت فطري ۷۸ به برخي مسائل اخلاقي در انسان وجود دارد و اين شناخت فطري به معنـاي وجـود برخي شناخت ها در بدو تولد نيست بلکه ملاک آن بديهي بودن قضيه اسـت بـه ايـن معنا که انسان با تصور موضوع و محمول ، بدون نياز به تعلـيم و اسـتدلال آن قضـيه را تصديق ميکند.
۸۹ نتيجه گيري در نتيجه بايد گفت از نظر آيت اٰلله جوادي درک و شناخت فطري بـه برخـي مسـائل اخلاقي در انسان وجود دارد و اين شناخت فطري به معناي وجود برخي شـناخت ها در بدو تولد نيست بلکه ملاک آن بديهي بودن قضيه است به اين معنـا کـه انسـان بـا تصور موضوع و محمول ، بدون نياز به تعليم و استدلال آن قضـيه را تصـديق ميکنـد.