چکیده:
بیتردید یکی از عواملی که رباعیّات باباافضل را دلنشین، جذاب و برجسته ساخته و مخاطب را مسحور و مجذوب خود کرده، استفاده از شگردهای ادبی و بلاغی است. باباافضل در عین سادگی و بیپیرایگی و گم نشدن در الفاظ فلسفی و عرفانی اتّفاقا از آرایههای ادبی به همراه بلاغت ادبی کلام خود را نمایان و پر مخاطب کرده است. بابا افضل آگاهانه و گاه زیرکانه از آرایة ادبی تکرار، به همراه جناس و ایهام و تخیّلات ادبی تشبیه و استعاره، سخن و اندیشه خود را استحکام بخشیده و ماندگار کرده است. چرا که هدف از تکرار، اندیشهای را برجسته ساختن و یا به جنبهای از یک تفکّر، جلوة خاصی بخشیدن است. کاربرد تکرار در شبکهای از آرایهها، آن هم در قالب کوچک رباعی، نمایشی از اقتدار و تبحر او در آمیزش و آموزش دیدگاههای خویش است. در این مقاله برآنیم با روش کتابخانهای و اسنادی تا جایی که کلام به اطناب نکشد جلوههایی از آرایۀ «تکرار» را در رباعیّات باباافضل آشکار سازیم تا نشان دهیم که شاعر چگونه با شگرد بلاغت توانستهاندیشههای اخلاقی، عرفانی و فلسفی خود را با بیانی روشن بیان کند و در نتیجه مورد توجّه عام و خاص گردد.
Psychoanalytic criticism, as the result of the mixture of psychoanalysis with the art theories and based on the concepts and methods which were established by the theorists like Sigmund Freud and Jacques Lacan, tries to interpret the art works in a different way. The literary text doesn’t transfer its pleasure to the readers but lets the people attain the sources of joy in their unconscious mood. Psychoanalytic criticism analyzes the text to find the structures which make create such pleasure. This approach, with the emphasis on the determining of the “ language “ on the unconscious life of the human beings, tries to read them with a critical approach with exerting its themes and methods on the literary texts. In this study, we have first dealt with the theory of Lacan which is used in the analyzing of the literary texts. At the end, by utilizing the psychoanalytical concepts of Lacan, we have evaluated the story of the parrot and the merchants. In this story, one of its main characters, the merchant, after encountering with the artificial death of the parrot and losing it as the greatest mental issue, is on the way of the main road and in this way he enters the mystical world of experience. Having spent the mystical experience, the merchant is transformed in personality. He becomes a part of Maulana which is once more transformed by meeting Shams. That’s why in a section of the story, Maulana as the narrator of the story with the merchant are changed to a unique soul
خلاصه ماشینی:
ای در طلب آنکه بقا خواهی یافتبا توست خدا و عرش اعظم دل توست, , وقتی دگر از فوق سما خواهی یافتبا خود چو نیابیش کجا خواهی یافت (همان: 19) در رباعی دیگر، شاعر با آمیزش چند آرایه (جناس مرکب = بخدا و بخود آ) و (طرد یا عکس در مصرع اوّل و سوم) و (جناس خط = جدا و خدا) بارها مصوت بلند «آ» و کلمات «خود» و «خدا» را تکرار کرده است.
» (همایی، 1384 :76) بنابراین میتوان این التزام به کلمه یا کلمات را در رباعيّات باباافضل بدین گونه بیان کرد: 2-3-1- گاه شاعر آگاهانه و با تاکید، کلمهای را به گونه افقی تکرار میکند.
کوتاه کنم قصّه که بس مشکل بود, , آرنده نامه نیز بس مستعجل بود (همان: 97) زین راز نهفته هر کسی چیزی گفت, , معلوم نگشت و قصه کوتاه نشد (همان: 68) 2-3-6- تکرار ترکیب: گاه شاعر در چند رباعی دو یا سه کلمه را تکرار میکند و آن کلمات را در ابتدای مصرع اوّل میآورد که نشانه تأکید و مهمّ بودن مطلب است و میخواهد که بیشتر و زودتر مورد توجّه خواننده قرار گیرد.
باید توجّه داشت که باباافضل گاه با یک کلمه مثل «حل» انسان را حساس و برمیانگیزاند که وارد بحثهای عمیق عرفانی شود و به سادگی و شیوایی مطلبی مهمّ را دریابد بنابراین تکرار کلمات برای او بار معنایی دارد و آگاهانه انجام میشود و گاه جناس تام را در هالهای از ابهام (مصرع دوم) می آورد چرا که کلمه «به» در آخر مصرع دوم معنی «بهتر» میدهد.