چکیده:
مقاله حاضر به بررسی و تبیین مشارکت سیاسی اجتماعی زنان به صورت مقایسه ای می پردازد. با این رویکرد، که زنان به عنوان فاعلان وگنشگران جامعه هستند، می توان اهداف عام وخاصی را برای مقاله درنظر گرفت، که از اصلی ترین اهداف این مقاله، پاسخ به پرسمان های مشارکت زنان است. توسعه مشارکت زنان و تحولات حاصل از آن در چند دهه گذشته پرسمان هایی را بازتولید کرده است. در این بررسی باروش کتابخانه ای و اسنادی و با رویکرد تحلیلی – توصیفی و استنتاجی تلاش شده پاسخ به پرسمان ها براساس گفتمان های موجود مورد واکاوی قرار گیرد. نتایج حاکی از آن است، درقبل از انقلاب مشارکت سیاسی زنان در نتیجه گفتمان های ناشی از ستیز بین مشروطه و مشروعه (مشروطیت) یا بین سنت ومدرنیته (پهلوی) قرار داشت و در بعد از انقلاب نیز ستیز بین برابری و نابرابری حاکم می گردد. با توجه به تاثیر ایدئولوژی در معنا و مسیر گفتمان، با تغییر ایدئولوژی به ترتیبی که از گفتمان سنتی به مدرن وسپس سازندگی و تکنوکرات می رسیم، به تدریج آشنایی بیشتر با حقوق شهروندی صورت گرفته و مشارکت با مطالبه گری جدی توام شده و تنوع مطالبات ایجاد می گردد و زمینه برای بازگشت به خویشتن خویش و آزادی درونی و نوآوری و خلاقیت فراهم می گردد.
The present article examines and explains the socio-political participation of women in a comparative way. With this approach, that women are the actors and agents of society, general and specific goals can be considered for the article, which is one of the main goals of this article, answering questions about women's participation. The development of women's participation and the resulting developments over the past few decades have reproduced questions. In this study, using a library and documentary method and with an analytical-descriptive and inferential approach, the answers to the questions are tried to be analyzed based on the existing discourses. The results show that before the revolution, women's political participation was the result of discourses resulting from the conflict between the constitution and legitimacy (constitutionalism) or between tradition and modernity (Pahlavi), and after the revolution, the struggle between equality and inequality prevailed. Given the impact of ideology on the meaning and direction of discourse, with the change of ideology in the order from traditional to modern and then constructive and technocratic discourse, gradually more familiarity with citizenship rights and participation with serious demands and diversity of demands And provides the ground for a return to self and inner freedom and innovation and creativity.
خلاصه ماشینی:
(بشیریه ، ١٣٨٥: ٢٩٢) ١- مشارکت سیاسی -اجتماعی زنان در قبل از انقلاب به مثابه پرسمان زنان فرهنگ لیبرالی برخاسته از نظام غربی که در جهت گیری های قبل از انقلاب وجود داشت تاکید بر فقدان تفاوت درتوانایی های زن و مرد و تشابه بود، درحالیکه فرهنگ برخاسته از نظام اسلامی دربعد از انقلاب مبتنی برتساوی نه تشابه است چرا که زن ومرد از نظر حقوقی یکسان ولی از لحاظ جسمی وروحی مشابه نیستند و باید این تفاوت های موجود مد نظر قرار گیرد.
این جریان ضمن اعتقاد به نظام سلطنتی و حمایت وطرفداری از حاکمیت یک خاندان موروثی بر مقدرات کشور، شاه را به عنوان محور همه امور کشور دانسته ، از قدرت مطلقه او طرفداری می کند وتوجیه گر اقدامات است (دارابی، ١٣٩١: ١٠٤) با پیروزی انقلاب اسلامی وتحقق استقلال ومشارکت حقیقی مردم ، مقولاتی چون مشارکت سیاسی، آزادی بیان ، تکثر احزاب ، توسعه مطبوعات وحق رأی ازطریق انتخابات در زمره مطالبات اصلی مردم قرار گرفت .
غالب این مشاغل خاص گروه های بالای جامعه بود و مشارکت در سطح توده هیچ گاه به معنای واقعی هیچ گاه اتفاق نیفتاد (مسعود نیا ودیگران ، ١٣٩٣: ٥٨٣) در قبل از انقلاب گفتمان سنتی کم کم جای خود را به گفتمان غالب مدرنیسم می داد که البته با گفتمان مقاومت روحانیون مواجه شد ونتیجه آن این شدکه این تغییرات نه تنها نتوانست پایگاه اجتماعی زنان را ارتقاء دهد بلکه منجر به تضادهایی با نظام سیاسی وپیش آمدن وقایعی از جمله مسجد گوهرشاد گردید.