چکیده:
گنجینۀ دانشها و معارف فارسی زبانان و نیز هنرهای ایرانی از دیرباز
چندان فراگیر و در اقصا نقاط جهان موثر ومورد استقبال بوده که به
زبانهای گوناگون سرزمینهای دور و نزدیک برگردانیده شده و نسخه های
خطی آنها حتی تا زمان حال زینت بخش بسیاری از گنجین ههای مخطوطات
وموزههای جهان بوده است.
جایگاه والا و سهم نسخههای خطی فارسی در گسترش فرهنگ
مشترک علوم مختلف هر دوره از حیات انسانها در میان تودههای مردم بر
هیچ کس پوشیده نیست زیرا بسیاری دانستنیها و اطلاعات و دانشها مانند
باورهایی نجومی، کیمیاگری، تاریخ، جغرافیا، اسطوره، دانشهای ادبی،
طب سنتی، زراعت، آداب و رسوم و باورهای میان ملل گوناگون جهان، از
طریق همین میراث به آیندگان منتقل گردیده و میگردد. اگر بخواهیم
یکی از ارزشمندترین گنجین ههای فرهنگ و تمدن ایرانی را بجوئیم که در
خارج از ایران بیشترین تاثیر فرهنگی را در میان ملل جهان مخصوصا شبه قارة
هند و پاکستان داشته، بیشک همین گنجینۀ نسخههای خطی فارسی
بازمانده از روزگاران کهن خواهد بود.
این مجموعۀ ارزشمند نسخههای خطّی که ضمنا بسیاری از
همبستگیهای مربوط به زبان و همچنین فرهنگ زبانهای عربی، هندی و
نیز ترکی را با زبان فارسی ثابت م یکند و ضمن اینکه در بالابردن سطح
علمی هر یک از آن زبانها سهم زیادی دارد، میراث فرهنگی گرانبهایی نیز
برای هر یک از آن زبانها محسوب میگردد.
بر خلاف تصور بعضی تعامل زبانی یاد شده تنها منحصر به زبان فارسی
و عربی نیست بلکه زبان فارسی به دلیل ویژگیهای خاص خود مانند:
زیبایی لفظ و کلام، و نیز غنای فکر و اندیشه و داشتن مضامین بلند و
زیادی لغات و مترادفات و توانائیهای علمی برای پذیرش هر موضوع علمی
و آسانی آموختن آن و نیز بواسطه داشتن دستور زبانی راحت و بالاخره
همۀ مخارج صوتی بدون تعقید و در نتیجه داشتن روشی آسان برای
یادگیری اهل سایر زبانها، همواره مورد استقبال غیر فارسی زبانان بوده
است و نقش مهم انتقال فرهنگ غنی ایران و دانشهای ایرانی را به نحو
مطلوب به انجام م یرسانیده است. انتقال ضرب المثلها واصطلاحات فارسی
به زبانهای هندی سبب نزدیکی فراوان فرهنگی و اجتماعی جامعۀ ایرانی و
هندی زبان گردیده و اعتلای فرهنگ و ادبیات هر دو زبان را در پی داشته
است.
خلاصه ماشینی:
بر خلاف تصور بعضي تعامل زباني ياد شده تنها منحصر به زبان فارسي و عربي نيست بلکه زبان فارسي به دليل ويژگيهاي خاص خود مانند: زيبايي لفظ و کلام ، و نيز غناي فکر و انديشه و داشتن مضامين بلند و زيادي لغات و مترادفات و توانائيهاي علمي براي پذيرش هر موضوع علمي و آساني آموختن آن و نيز بواسطه داشتن دستور زباني راحت و بالاخره همۀ مخارج صوتي بدون تعقيد و در نتيجه داشتن روشي آسان براي يادگيري اهل ساير زبانها، همواره مورد استقبال غير فارسي زبانان بوده است و نقش مهم انتقال فرهنگ غني ايران و دانشهاي ايراني را به نحو مطلوب به انجام ميرسانيده است .
به عنوان مثال واژههايي که از فارسي به عربي رفته و به اصطلاح معرب شده در فرهنگنامه هايي مانند کتاب «المعرب من الکلام الاعجمي علي حروف العجم »٢ جواليقي و همچنين کتاب «الالفاظ الفارسيۀ المعربه تأليف السيد ادي شير»٣ جمع آوري گرديده که البته حجمي نسبتا زياد دارد و مينماياند که زبان فارسي تا چه اندازه از جهت واژگاني به زبان عربي کمک کرده است و البته اگر به جمع اوري واژه هاي فارسي دخيل در عربي تا زمان معاصر بپردازيم کميتي بسيار بيشتر از آنها خواهد داشت .
درشتي و نرمي بهم در بهست چو فاصد که جراح و مــرهم نهست درشتي نگيـــرد خرمند پيـش نه سستي که ناقص کند قدر خويش ٨ اين فرهنگ غني و بارور و کارا و به اصطلاح امروزي کاربردي ادب پارسي که از طريق ترجمه هاي آثار ادبي به ديگر زبانهاي زندة جهان و از جمله : زبانهاي هندي، ترکي و عربي هم راه يافته وسهم زيادي در برقرار کردن پيوند ميان اين زبانها و در نتيجه متکلمان به آنها در حوزة تعاون فرهنگي و ادبي داشته است .