چکیده:
ویژگی مشترک برادران محمدرضاشاه، به استثنای علیرضا که نقش وی در برخی وقایع و رویدادهای سیاسی قابل بررسی است، عمدتا دوری از سیاست و پرداختن به امور غیرسیاسی بود. این موضوع تا حدودی به تجربههای شاه جوان در مواجهه با متفقین در اوایل دهه 20 و اقدام آنها برای انتخاب جانشینی از میان برادرانش بازمیگشت. برادران شاه برای نیروهای اشغالگر نقش شمشیر داموکلس را داشتند که تهدیدی دائمی برای شاه محسوب میشدند. در دهه 30 به رغم از بین رفتن تهدید نسبی قدرت شاه از سوی سایر برادران، فقدان فرزند ذکور برای شاه، مجددا آنها را در قالب مدعیانی بالقوه مطرح میکرد. ناراحتی عمیق شاه از عبدالرضا و همسرش ریشه در این موضوع داشته است. مسائلی از این دست تا اواخر دهه 30 که اولین پسر شاه به دنیا آمد، حداقل از منظر ذهنی باعث میشد تا وی برادرانش را تهدیدی بالقوه برای تخت طاووس محسوب کند. به حاشیه راندن و دور نگه داشتن برادران از مراکز تصمیمگیری و سیاسی تا حدود زیادی ناشی از این نگرش بوده است. در میان انبوه برادران تنی و ناتنی، حمیدرضا کوچکترین برادر شاه در مقاطعی، جدیترین گزینه جانشینی بوده است. این مدعی بالقوه از اواسط دهه 20 به تدریج به حاشیه رفت و با در پیگرفتن یک زندگی ناسالم عملا به عنصری نامطلوب در خانواده پهلوی تبدیل شد. اقدامات و رفتارهای حمیدرضا نهایتا دون شان خانواده سلطنتی تشخیص داده شد و به همین دلیل نیز وی برای مدتی از دربار طرد و القاب و عناوینش نیز سلب گردید. این مقاله نگاهی است از دریچه اسناد ساواک و سایر منابع به کوچکترین پسر رضاشاه که پس از انقلاب در ایران ماند و در اینجا نیز درگذشت.
خلاصه ماشینی:
(مرکز بررسي اسناد تاريخي ، ١٣٩١: ٥٥، ٥٤، ٥٠) با توجه به محروميت هاي عاطفي دوران کودکي حميدرضا 11 و نقش مادرانه و حمايتي که اين زن براي وي داشته است ، مي توان تا حدودي دليل اين سرپيچي را درک کرد.
(مرکز بررسي اسناد تاريخي : ١٣٩١، ٥٣) به اين ترتيب دربار پهلوي که براساس خاطرات اسدالله علم ، حسين فردوست و ديگر مرتبطين با آنها مانند مينو صميمي چندان در قيد و بند اخلاقيات نبود، حميدرضا را عنصري نامطلوب تشخيص داده و براي حفظ شئونات خود تصميم گرفت که امتيازات وابستگي وي به خانواده سلطنتي را سلب کند.
(مرکز بررسي اسناد تاريخي ، ١٣٩١: ٧٠) اين فرمان از طريق حسين علاء وزير دربار به حميدرضا منتقل شده و متعاقب آن به فرمانده گارد، غلامعلي اويسي دستور داده شد: «حميدرضا حق ورود به هيچ يک از کاخ هاي سلطنتي را ندارد و از کاخ نياوران نيز اخراج مي شود.
زد و بندهاي مالي اگر ارتباط با دربار را يکي از راه هاي نفوذ در ساختار سياسي و اقتصادي حکومت پهلوي بدانيم ، مشخص مي شود که چرا نزديکي به اعضاي خانواده سلطنتي حتي اگر آن فرد چهره نامقبولي مانند حميدرضا باشد، براي بسياري فرصت محسوب مي شده است .
(مرکز بررسي اسناد تاريخي : ١٣٩١، ٢٣١) گزارش ها نشان مي دهد که حميدرضا بيش از آنکه به دنبال کشت و زرع در اين زمين ها باشد، به دنبال دريافت وام هاي بانکي از طريق آنها براي امور شخصي بوده است .