چکیده:
عوارض خروج در واقع همان مالیاتی است که مسافر بایستی بابت سفر خود و خروج از کشور پرداخت نماید. آنچه سبب ایجاد حساسیت و مدنظر قرار گرفتن این موضوع شده، این است که این مسیله در تمام کشورهای جهان بصورت یکسان اعمال نمی شود و در بسیاری از کشورها چنین مواری وجود ندارد. در ادامه و متناسب با این شرایط، مقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و رجوع به تحلیل اسناد حقوقی موجود در این زمینه بحث عوارض خروج و چگونگی اخذ آن را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد. یافته های مقاله نشان می دهند که اولا؛ بحث عوارض خروج می بایستی از منظر حقوق شهروندی موردنظر قرار گیرد؛ مبنی بر اینکه یکی از مصادیق حقوق شهروندی حق تردد، مسافرت و آزادی ورود و خروج از کشور است، از این رو اعمال عوارض خروج در سطح بالا ناقض این حق به شمار می رود. ثانیا؛ بسیاری از دولت ها از جمله دولت ایران افزایش میزان عوارض خروج را در راستای کاهش مسافرت خارجی و خروج ارز از کشور تلقی کرده، لذا بالا و پایین شدن میزان و نرخ آن را سیاستی با هدفی مشخص می دانند.
The departure tax is actually the tax that an individual must pay for his trip and leaving the country. What has caused sensitivity and consideration of this issue is that while this tax is not applied in the same way in all countries of the world, in many countries it doesn’t even exist. According to these conditions, the present article tries to investigate the issue of departure tax and the way of receiving it using descriptive-analytical research method and referring to the analysis of existing legal documents in this field. The findings of the article show that first: The issue of departure fees should be considered from the point of view of citizenship rights, as one of the examples of citizenship rights is the right to traffic, travel, and freedom of entry and departing the country, therefore applying high level departure fees is a violation of this right. Secondly; Many governments, including the government of Iran, have considered the increase in the amount of exit duties as a way to reduce foreign traveling and the outflow of currency from the country, therefore, they consider the increase and decrease of the amount and rate as a policy with a specific goal.
خلاصه ماشینی:
com مقدمه امروزه همزمان با گسترش و توسعه جهانی شدن در ابعاد مختلف دایره و وسعت حقوق شهروندی نیز گسترده شده و طیفهای مختلفی از حقوق و قوانین را در بر میگیرد و امروزه همواره مورد توجه دولتها و مجامع بینالمللی قرار گرفته است و همه درصدد تحقق آن بعنوان نماد حکمرانی خوب، مردمسالاری، رعایت عدالت و مردممداری میدانند از اینرو میتوان بیان داشت که حقوق شهروندی وقتی تحقق مییابد که همه افراد یک جامعه از کلیه حقوق مدنی و سیاسی برخوردار باشند و همچنین به فرصتهای موردنظر زندگی از حیث اقتصادی و اجتماعی دسترسی آسان داشته باشند.
ضمن اینکه شهروندان بعنوان اعضای یک جامعه در حوزههای مختلف مشارکت دارند و در برابر حقوقی که دارند، مسئولیتهایی را نیز در راستای اداره بهتر جامعه و ایجاد نظم برعهده میگیرند، بنابراین شناخت این حقوق و تکالیف نقش مؤثری در ارتقاء شهروندی و ایجاد جامعهای براساس نظم و عدالت دارد یکی از مصادیق حقوق شهروندی آزادی تردد و خروج از کشور است که دولتها طبق قوانین داخلی و اسناد بینالمللی این حق را به رسمیت شناختهاند لذا هر نوع مانع و چالشی در این راستا میتواند ناقض حقوق شهروندی به حساب آید حال در این سوال مطرح است که چه تناسبی میان عوارض خروج از کشور و حقوق شهروندی وجود دارد؟ در این رأسا دو نظر قابل بررسی است بسیار معتقدند که چند برابر کردن عوارض خروج نه برای نظم عمومی ضرورت دارد، نه لازمه حفظ سلامت عمومی است و نه منطبق با اخلاق حسنه یا حقوق و آزادیهای دیگران است؛ بنابراین افزایش عوارض برخلاف میثاق حقوق مدنی و سیاسی است در مقابل اما گروهی دیگر معتقدند که عوارض خروج میتواند مانع افزایش مسافرت خارجی و همچنین خروج ارز از کشور شود.