چکیده:
هرگونه اظهارنظری در مورد اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه ما مستلزم سنجش شاخصهایی است که معیارهای تحلیل در این حوزه ها قرار میگیرند. بخش اجتماعی و فرهنگی با تعیین متغیرها و شاخصهای اعتماد، اخلق و وجدان کاری، مشارکتپذیری، نظمپذیری، هنجارپذیری، مسئولیت پذیری که به سرمایههای انسانی و اجتماعی برمی گردند، به تجزیه و تحلیل شرایط اجتماعی برای توسعه اجتماعی و فرهنگی میپردازد.) شمس. منصور١٣٨٢ (. اگر برنامهریزی را مداخلت هدفمند آگاهانه و سنجیده انسانی در مسیر حوادث و فرایندها بدانیم که نتیجه آن ممکن است موفقیت آمیز باشد یا نه بر این اساس، برنامهریزی فرهنگی را نیز میتوان کوشش آگاهانه، سنجیده و سازمان یافته دولت برای ایجاد تغییر در وضع موجود ودستیابی به اهداف مطلوب در حوزههای مختلف فرهنگی دانست. برنامهریزی بلندمدت زیربناییترین و بطنیترین زیرساختها را در ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه شکل بخشیده و بستر عینیترین و واقعیترین تغییرات را در همه عرصههای توسعه پایدار قوام بخشد. این به معنای آن خواهد بود که برنامه ریزیهای بلندمدت هرگز نباید در حد اهداف برنامه ریزیهای میان مدتی که تاکنون در کشور ما صورت گرفته محدود باشد، بلکه باید علوه بر توسعه کمّی شاخهای فرهنگی که از ضروریات هر توسعه واقعی است، ریشهایترین متغیرها و زیربناییترین زیرساختها را در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متحول ساخته و مباحث آن عرصه را وارد مراحل و سطوح جدیدی سازد. به طوری که برنامه ریزیهای بخشهای مختلف میان مدت بتواند با استفاده از زیرساختهای پدید آورده توسط آن وارد مرحله ای جدید شده و تحولت عینی آن را گسترش داده و به ترکیبات جدیدی از بخشهای دیگر دست یابد. بنابراین در بخش اجتماعی و فرهنگی آمایش سرزمین برنامه های هر دو حوزه زیربنایی و روبنایی ارائه و مطرح میشود.