چکیده:
یکی از بخشهای مهم هر رهنمود، طراحی و تهیه تکالیف مناسب است که به دانش آموز کمک کند تا خطاهایش کاهش یابد و موفقیتهایش در سفر یادگیری افزون شود. بر این اساس مفهوم تکلیف درسی گسترش مییابد و دیگر نمیتوان آن را در پرسش تکراری و بازنویسی متون خلاصه کرد. در واقع طراحی تکلیف، طراحی یک فرصت یادگیری برای دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تکالیف درسی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان و چالشهای موجود در این زمینه است. مطالعه حاضر توصیفی (از نوع مروری) میباشد. روش مورد استفاده در این پژوهش مطالعهای و کتابخانهای بود. در این پژوهش به بررسی ادبیات و پیشینه مربوط به تکالیف درسی و تاثیر آن بر عملکرد تحصیلی پرداخته شد. در این راستا علاوه بر بررسی منابع اطلاعاتی خارجی، منابع و پایگاههای اطلاعاتی داخل ایران نیز بررسی شد. مطالعات انجام شده بیانگر آن است که معلمان در سراسر دنیا برای تعیین تکالیف دلایل خاص خودشان را دارند: به چالش کشیدن ذهن دانش آموزان، وادار کردن دانش آموزان ضعیفتر به مرور مطالب درسی، ایجاد انگیزه برای دانش آموزان پیشتاز و کسب اطمینان از اینکه همه دانش آموزان مطالب درسی را تمام و کمال فهمیدهاند و در حافظه بلندمدتشان جای گرفته است. یکی از عواملی که معلمان را به محول کردن تکالیف درسی وا میدارد آن است که در دوره آموزشی معلمان تکالیف را بهعنوان بخشی از فرآیند ارزیایی دانش آموزان مطرح میشود و با وجود اینکه مطالعات جدید نشان داده تکالیف درسی در دوره ابتدایی به کل بیفایده است و در دوره متوسطه اول تاثیر محدودی داردء معلمان از طریق روشهای خود ابا دارند. برخی معلمان از آن جهت بر انجام تکالیف پافشاری میکنند که نزد دانش آموزان، اولیاء همکاران و مدیران مدرسه جدی گرفته شوند و در قیاس با سایر معلمان بسیار آسان گیر جلوه نکنند.