چکیده:
صدر المتالهین مصادیق هنر را مورد توجه قرار داده است. در اینجا برآنیم تا مواردی از آن را بیان کنیم و سپس درباره هنر، اعم از هنر دینی و هنر سکولار، توجه کنیم که چه نسبتی با فلسفه و حکمت متعالیه صدرایی دارد، زیرا عموما هنر با عالم خیال ارتباط دارد و هنرمند از عنصر خیال در آفرینش هنری بهره میبرد، ولی حکمت به معرفت حقایق عالم میپردازد. از این جهت بین حکمت و هنر، به لحاظ معناشناختی و پدیدارشناختی پیوندی قابل تصور است یا نه؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، دیدگاه صدرالمتالهین درباره هنر را مورد بررسی قرار میدهد. دراینجا دیدگاههای مختلفی وجود دارد، اما فیلسوفان مسلمان بهویژه حکیم ملاصدرا بیشتر به مبانی زیباییشناختی و منشا زیبایی پرداخته است. از نظر صدرا هنر صناعت است و میان طبیعت که فعل خداوند است با صناعت که فعل انسان است تشابه وجود دارد، چون با توجه به تشکیک وجود و مراتب آن، بین فعل الهی و فعل انسان تفاوت ذاتی و جوهری نیست، بلکه تفاوت در مراتب است. نیز از دیدگاه ملاصدرا چون انسان خلیفه خدا برروی زمین است، لذا صفات مستخلف عنه مانند مصور، مبدع و خلاق را دارد. بر این اساس انسان هنرمند با توجه به اینکه مظهر صفات الهی است، با خلق فعل هنری به مبدا تشبه یافته است و با حقیقت و حکمت ارتباط دارد. هنرمند اعم از عکاس، نقاش، مجسمهساز، فیلمساز، نوازنده، هنرمند تجسمی، و هنرمعماری، خلاقیتش از تجلیات الهی است، چنین هنرمندی با حکمت پیوند دارد.
The main issue addressed in the present study is whether Mullsadra, as a sage
and philosopher, has a philosophical statement about art. The importance of
the discussion of art is such that it has been discussed since the time of the
early Greek philosophers such as Socrates and Plato, until the present time,
and reflection on the nature of beauty and art has been part of the
preoccupation of great philosophers. The Greek equivalent of art in ancient
Greece was techne; the word techne in ancient Greece referred to techniques
and crafts, both artistic and applied crafts. In this research, the thought of the
founder of sublime wisdom, Sadr al-Din Shirazi, is investigated with a
descriptive-analytical method based on the library method.