چکیده:
محور تاریخ سرنوشت یک ملت. به واسطه قهرمان واقعی و اساطیری آنء زنده می ماند. اسطوره و تاریخ در قالب داستان های مختلف نمود پیدا می کنند. همانطور که در یونان اساطیر نقش بسیار زیادی در حفظ فرهنگ یونانی داشته آندء فرهنگ ایرانی نیز به وسیله گنج بزرگ ادبیات فارسی, یعنی شاهنامه فردوسی, حفظ شده است. اساطیر نقش مهمی در شکل گیری و تقویت فرهنگ و هویت جامعه ها دارند. اساطیر عبارت اند از داستان هاء افسانه ها و روایاتی که از قدمت دیرینه به ارث رسیده اند و به عنوان بخشی از تاریخ و فرهنگ یک جامعه شناخته می شوند. تاثیر اساطیر در فرهنگ جامعه به چندین شکل مشهود است. اولاء اساطیر معمولا قوانین» اعتقادات و آرزش های جامعه را بازتاب می دهند. این داستان ها به جامعه کمک می کنند تا مفاهیمی از قبیل خوبی و شرارت. عدالت و نیکویی را درک کند و رفتارها و ارتباطات فردی را شکل دهد. ثانیا اساطیر تاثیر زیادی در شخصیت پردازی و روابط اجتماعی جامعه ها دارند. فردیت پروری و مدل های نمادین از آفراد داستان های اسطوره ایء می تواند الگوی رفتاری و اخلاقی برای افراد جامعه فراهم کند. این الگوهای رفتاری ممکن است به عنوان نشانه های جامعه در قوانین و خرد ها و ویژگی های فردیت مطرح شوند و به تشکیل شخصیت فردی و احترام به هم دیگران کمک کنند. سوماء اساطیر باعث ارتباطات و آدغام جامعه ها با تاریخ و ریشه های گذشته شان می شوند. این داستان ها برای جامعه ها به عنوان تازه سازهای تمدنی و جریان دهنده های فرهنگی عمل می کنند و به آنها امکان می دهند تا به ریشه های خود افتخار کنند. در نهایت. اساطیر سرگیجه آوری ها را رمزگشایی می کنند و از این طریقء دیدگاه جامعه را نسبت به مباحث مختلفی مانند طبیعت. تئوری های علومء دین و غیره تاثیر می گذارند. به عنوان مثال,ء اسطوره هایی درباره 2 آفرینش جهان می توانند رویکردی فلسفی را به این موضوعات بیاورند و تفسیرهای جدید و توجیهی از وقایع و قوانین موجود را ارائه دهند. به این ترتیب. می توان گفت که تاثیر اساطیر در فرهنگ جامعه را نمی توان نادیده گرفت. این داستان ها در نگاه و تفکری که یک جامعه دارد، نقش مهمی دارند و به مرور زمان همچنان از اهمیت خود برخوردار باقی خواهند ماند. از آنجایی که فرهنگ بزرگ ایرانی از اسطوره خالی نبوده، به همین دلیل، بحث ما در این مقاله تاثیر اساطیر و شاهنامه فردوسی بر تحکیم و ترویج فرهنگ و زبان رسمی ما خواهد بود.