چکیده:
رسالت انسان در قبال صیانت از دین خداوند در حوزه بینشی، شامل دو زمینه است؛ او در بخش اول وظیفه
دارد، به شناخت نسبت به پایههای دین دست یابد و سپس به شناساندن این پایهها به دیگران روی آورد. این
منطق دین است که بدون دستیابی به شناخت نمیتوان دیگران را به این حوزه سوق داد و بدون آنها سلامت
بینشی رقم نخواهد خورد. در آیات شریفه بر مقوله معرفت، شناخت و علم تاکید وافری گشته است؛ در اسلام
یکی از با ارزشترین چیزها علم و دانش است و در باره آموختن بسیار سفارش شده است. در برخی از آیات
قرآن، هدف از رسالت انبیا، اینگونه بیان شده است.انسان در این چارچوب مسئولیت دارد از جنبه بینشی
دین صیانت نماید؛ از همین روی نویسنده با روشی توصیفی تحلیلی به تشریح ابعاد گوناگون این موضوع
پرداخته است و بدین نتیجه رهنمون گشته رسالت انسان در قبال صیانت از دین خداوند در عرصه بینشی، به
دو بخش کلی تقسیم میگردد؛ او در وهله اول وظیفه دارد، به شناخت نسبت به پایههای دین دست یابد و
سپس به شناساندن این پایهها به دیگران روی آورد. این منطق دین است که بدون دستیابی به شناخت
نمیتوان دیگران را به این حوزه سوق داد. در مسیر شناخت فردی لازم است انسان به باورهای اساسی
همانند شناخت خداوند، هادیان الهی)توحید، نبوت و امامت( و معاد که پایه های دین محسوب میشود
شناخت داشته باشد. رقم خوردن این امور سبب حقظ سلامت بینشی در فرد و جامعه خواهد شد
خلاصه ماشینی:
در همين چارچوب شناساندن پايه هاي دين بدون دستيابي به معرفتي صحيح ميسر نخواهد بود و معرفتي که انسان نسبت به خداي متعال پيدا ميکند، به تناسب عمق و کمال خود معرفت و مقدار توجهي که انسان نسبت به معرفت خويش پيدا ميکند و مفهومي که از اسماء و صفات الهي در ذهن وي ايجاد ميکند حالات خاصي در انسان به وجود ميآورد که به لحاظ مقدماتش اختياري است و ميتواند مورد امر و نهي اخلاقي قرار گيرد و داراي ارزش اخلاقي باشد و اين حالات نيز به نوبه خود منشأ رفتارهاي ويژه اي در انسان خواهند شد.
» 1 ٤ـ نقش ايمان به هاديان الهي در حوزه بينشي از ديگر پايه هاي دين ، باور داشتن نسبت سفيران و هدايتگراني بوده که از جانب خداوند متعال براي راهبري انسان ارسال شده اند که در تعاليم ديني ذيل عنوان امامت و نبوت مطرح است ؛ باور داشتن و شناخت امام و رسول که حجج حقيقي خداوند بوده انسان را به سمت بينش سالم نسبت به گزاره هاي گوناگون ديني سوق خواهد داد؛ چراکه در اين حالت ، انسان از مدعيان کاذب و دروغين ارتزاق نکرده و گرفتار گمراهي نخواهد شد؛ در واقع حجت حقيقي خداوند، بهره مند از علوم غيبي بوده که از هرگونه هواي نفس و تعلق مبراست و انسان را سالم به مقصد ميرساند؛ از اين روي، مقام علمي حجت حقيقي خداوند، تنها به علوم ظاهري و صوري منتهي نشده بلکه علم او از نوع علوم ناب باطني و درک حقائق موجود در هستي است و همين امر بوده که او را سائر مخلوقين متمايز ساخته و خداوند متعال او را به عنوان وسيله اي جهت احتجاج بين خلائق فرستاده است .