خلاصه ماشینی:
"یعنی:آنگاه که انسان از سه مقامی[که زاینده این حجابهای سه گانه هستن یعنی مقام نفس، عقل و روح] بالاتر رود آن حجابهای سه گانه نیز از میان برداشته میشود[به حکم انتفاء معلول به انتفاء علت]و با دریده شدن حجب نیز سالک جمال[جمیل]حضرت حق را نظاره کرده و از ذات خویش فناء مییابد و این همان تحقق مقام فناء است، که این مقام، خود مقاماتی را داراست:1-سر 2-خفی 3-اخفی، و اینجاست که سفر نخست وی به پایان رسیده و وجود سالک، وجودی حقانی میشودو در این موقع حالت«محو»بر او عارض شده[و از جمیع کثرات غافل میگردد]و بواسطه این غفلت از خود، از او«شطح»صادر میشود و در پی این سخنان به ظاهر کفرآمیز، مورد تکفیر قرار گیرد، و اگر عنایات الهی شامل حال سالک فرو رفته درمحو گردد، بعد از زمانی حالت«محو»از او زائل و متوجه ربوبیت حق میشود و در نتیجه به عبودیت و بندگی خود اقرار مینماید.
(پایان خلاصهای از سخن حکیم قمشهای) [نظریه حضرت امام در مورد اسفار اربعه] [شرح سفر اول] و اما در نظر من، سفر نخست از خلق به سوی«حق مقید»میباشد[نه مطلق]و تحقق آن، به این است که سالک حجابهایی را که همان جنبه یلی الخلقی اشیاء است را دریده[و با الغاء این جنبه بر خلاف دیگران که مقهور و فریفته جنبه یلی الخلقی شده و موجودات را به صورت مستقل و گسیخته از حق تعالی مشاهده میکنند] جمال حق را به ظهور فعلی آن که در حقیقت همان ظهور ذات حق[در مقام فعل و]در مراتب موجوداست است نظاره میکند و این[ظهور فعلی]همان جنبه یلی الحقی اشیاء را تشکیل میدهد."