خلاصه ماشینی:
"به عبارتی،آنچه مالاندوزی در قالب فلج مادی نشان میدهد،ولخرجی در قالب بیثباتی و گسترشخواهی عیان میسازد ترجمه صالح نجفی (به تصویر صفحه مراجعه شود) چشم سرد تاملاتی درباره پدیده نگاه و تجربه بصری در نظریات زیمل جواد گنجی یکی از این موضوعاتی که به گواه دیوید فریزبی-شارح برجسته زیمل-برای نخستینبار به شکل جامعهشناسی از سوی زیمل بررسی و مطرح میشود «حسهای پنجگانه»است که بهطور مجزا در مقاله زیمل تحت عنوان«جامعهشناسی حسها»بسط مییابد.
فرد،زیر نگاه دیگری از این امر آگاه میشود که خود او بخشی است از یک حوزه بصری بیگانه که به دست امکانات بیگانه ساختار مییابد و فرد بدینسان ابژه بودن را تجربه میکند7.
اما بالعکس،در محیط کلانشهری،به خاطر حجم انبوه محرکهای بصری و به تبع آن ذهنی شدن فرهنگ،گشودگی در روابط افراد و عدم شناخت آنها نسبت به یکدیگر ایجاد میکند،حفظ فاصله اجتماعی و بقای نفس فردی در میانه آشوب و فوران محرکهای دائما متغیر که این حفظ فاصله یکی از خصلتهای اصلی تیپ شخصیتی بیگانه است و از نظر زیمل ما در کلانشهرها به منزله بیگانهها اجتماعی میشویم و به عرصه نمادین پا میگذاریم، اهمیت بازنمایی نفس (self) و چهره و بدن در کلانشهر و نقش مهم مد در روابط کلانشهری -که عنصری اساسی برای درک ما از دیگری است و این درک نیز غالبا مبتنی است بر نگاه- و مسائلی از این دست،همگی موجب میشوند تا نگاهها در کلانشهر حالتی سرد،بیاعتنا،غالبا کوتاه و بدون مکث،همواره مراقب اطراف، تهدید شده و اضطرابآلود،به خود بگیرند."