چکیده:
رابطهء فرمانروایان مغول ایران با مغرب زمین را از این نظر بررسی میکنیم که علل مذهبی،مهمترین دلیل پدید آمدن این رابطه بوده است.ایلخانان،مسیحیان ساکن قلمرو خود را چندین بار از آسیب حوادث در امان داشتند و این امکان را به وجود آوردند که اروپاییها برای تبلیغ دین مسیح به قلمرو آنان مسافرت کنند و مدتی طولانی در آن دیار به سر برند. از دیدگاه کشورهای مغرب زمین،مسائل مذهبی زمینهساز روابط سیاسی میان شرق و غرب بوده است.از سوی دیگر ایلخانان و پادشاهان مغرب زمین میکوشیدند در برابر مصر،خان دشت قبچاق،فرمانروای ماوراءالنهر،فرمانروای سیسیل و فرمانروای کاتالونی با یکدیگر متحد شوند،اما این همکاری سیاسی هرگز به معنای واقعی تحقق نیافت.
خلاصه ماشینی:
"سرزمینهای مسلمانان را تسخیر کنند،تصور میکردند با کمک ایلخانان مغول میتوانند دولت ممالیک را که مانع اصلی آنان در فتح اورشلیم بودند از میان بردارند؛این امر سبب ایجاد روابط سیاسی با ایلخانان ایران شد و پاپ نقش واسطهء میان پادشاهان مغول و پادشاهان مسیحی را بازی کرد و هیئتهای متعددی را به دربار ایلخانان مغول فرستاد و این امر زمینهساز مناسبات جدیدی در عرصهء سیاست خارجی ایران شد که موضوع مقالهء حاضر است.
در این زمان مسیحیان ایران که خان مغول را منجی خود میپنداشتند،میکوشیدند از قدرت او برای کمک به مسیحیانی که در شام و مصر با مسلمانان میجنگیدند،استفاده کنند و آیین اسلام را از آسیا و افریقا براندازند.
رهسپار شدن هیئت سفارتی هلاکو خان مغول به دربار پاپ اوریان چهارم هولاکو خان به منظور یافتن متحدانی در میان مسیحیان،هیئت مغولها را که مرکب از چند نفر بود با پیشنهاد اتحاد برای کوبیدن اسلام در 266 ق3621/-4621 م.
اباقا خان که از یک سو خود را میان اردوی زرین و ممالیک گرفتار میدید و از سوی دیگر حلب و دمشق در دست بیبرس بود و هیتوم،پادشاه ارمنستان،متحد سرسخت مغولان نیز از مصریان شکست خورده و سرزمینش به غارت رفته بود(566 ق6121/ م)تصور میکرد اتحاد با عیسویان میتواند کمک مهمی برای او باشد(مرتضوی،0731،ص 482).
سلطان محمد نیز مانند اجدادش،تسخیر سوریه را در رأس سیاست خارجی خود قرار داد و به این منظور سفرایی به دربار فرانسه،ایتالیا و انگلیس فرستاد و به پیشینهء روابط ایران و اروپا بر ضدیت با سلطان مصر تأکید کرد و از آنان برای حمله به مصر کمک خواست."