خلاصه ماشینی:
"در مورد زنان مسلمانی که شوهرشان کافر است و به دارالإسلام هجرت کرده و به حکومت اسلامی پناهنده میشوند، خداوند میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر زنان مؤمن و مهاجر به سوی شما آمدند، آنها را مورد آزمایش قرار داده و درباره ایشان تحقیق کنید؛ اگر دانستید که باایمان هستند آنان را بپذیرید و دیگر به شوهران کافرشان باز مگردانید که هرگز این زنان مؤمن بر آن کافران و آنها بر این زنان مؤمن، شایسته و حلال نیستند؛ ولی مهر و نفقهای را که آن شوهران خرج این زنان کردهاند بپردازید و باکی نیست که شما با آنان ازدواج کنید در صورتی که اجر و مهرشان را بدهید و هرگز متوسل به حفاظت کافران نشوید (عقد ازدواج و دوستی با آنان نبندید) و شما نیز اگر زنانتان با پذیرش کفر و ارتداد به سوی کفار رفتند از آنان مهر و نفقه طلب کنید، این حکم خدا در میان شما بندگان میباشد و خدا به حقایق امور، دانا و به مصالح خلق، آگاه است (2) ».
اگر کسی با کسب امان قبلی وارد کشور اسلامی شود و سپس خودش به عنوان استیمان و سکونت در دارالحرب بازگشته و اقامت کند و مالش نیز در دارالاسلام بماند، در این صورت امان جانی او باطل میشود ولیکن مالش در امان است و میتواند در آن هرگونه تصرفات معمول از قبیل فروختن و هبه کردن و...
از طرف دیگر در باب جهاد، وقتی اسلام برای رهاندن ملتها از زیر بار ظلم و ستم، آنان را به سرپیچی از حکومت طاغوت فرامیخواند، در دعوت بردگان به آنان میگفت: اگر دعوت اسلام را بپذیرند آزاد خواهند شد و مسلمانان نیز حتی در مبادلات اسرا حق ندارند آنها را به عنوان برده پس بدهند و مبادله کنند؛ زیرا آنان با پذیرش اسلام و عدم اطاعت از بردهداران، آزاد شدهاند و اسیر و یا فراری و پناهنده سیاسی محسوب نمیشوند تا پس داده شوند و یا مبادله گردند."