چکیده:
آگاهی از جریانهای فکری-فرهنگی معاصر ایران،ضرورت انکارناپذیری است که متأسفانه بعد از بازگشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران،هنوز دربارهء آن پژوهش جامع و گستردهای صورت نگرفته است. بیشک انقلاب اسلامی یک انقلاب فکری و فرهنگی بود و قطعا اگر بخواهد بدان آسیبی وارد شود،از همین ناحیه خواهد بود؛ازاینرو از مهمترین ضرورتها،توصیف،تبیین و تحلیل جریانهای فکری- فرهنگی ایران معاصر است. نوشتار حاضر درصدد آن است تا ضمن نگاهی گذرا به جریانهای فکری در ایران معاصر،به تبیین و تحلیل گفتمان روشنفکری دینی بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"در زمینه تحولات ایران معاصر، نظریههای متفاوتی در مورد عقبماندگی ارائه و سؤالات متعددی مطرح شده است؛ مانند اینکه علت عقبماندگی چیست؟چرا ما پیشرفت نکردهایم؟آیا عامل پیشرفت ایران حفظ فرهنگ ملی است یا پیروی و الگوگیری از فرهنگ غرب؟رابطه نسبت مدرنیته و دین یا مدرنیته و سنت یا مدرنیته و شرق چیست؟ازاینرو،جریانهای فکری ایران معاصر در یک روش جامعهشناختی و براساس دغدغههایی که دارند به دو دسته و طبقه تقسیمپذیرند: دستهء اول: جریانهای فکری که دغدغه دین،سنت یا شرق با مدرنیته و غرب را دارند،بدین معنی که برخی مهمترین دغدغهشان این است که نسبت دین یا شرق یا سنت با غرب و مدنیته را بسنجند؛یعنی هم دغدغه دین دارند و هم دغدغه مدرنیته.
اینکه نسبت ما با غرب چیست؟نسبت ما با مدرنیته چیست؟نسبت ما با تحولات مدرنیته غرب چیست؟آیا مدرنیته را بپذیریم یا نپذیریم؟ بنابراین اگر گوهر روشنفکری را در یک روش جامعهشناختی مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم به خوبی درمییابیم که همه در دو چیز و در دو مسئله دغدغه دارند: 1-دغدغه عقبماندگی و انحطاط اسلام و ایران؛ 2-دغدغه ترابط میان دین و مدرنیته یا شرق و مدرنیته.
گفتمان روشنفکری دینی به نظر متن روشنفکری تضادی با دین و روحانیت و دینداری ندارد و مسئله اصلی روشنفکران این دو دغدغه است،ولی به هر حال نسبت میان این دو دغدغه با دین سبب میشود گرایشهای مختلفی پدید آید،لذا در مجموع میتوان به چهار گفتمان روشنفکری دینی در ایران اشاره داشت: این چهار گفتمان نیز مانند روشنفکران به دو دغدغه فوق روی آوردند و در پاسخ آن، عقیده دارند دین علت و عامل انحطاط و عقبماندگی بوده است."