چکیده:
در مقالهی حاضر امکان و چگونگی مقایسه میان زیبایی هنری و زیبایی طبیعی با استفاده از چند دیدگاه مختلف زیباشناختی مورد بررسی قرار گرفته است.نویسنده با بررسی این دیدگاهها به این نتیجه میرسد که برخلاف عقیدهی برخی منتقدین،انجام مقایسهای با مفهوم میان این دو مقاله،اگرچه نه در همهی موارد،اما در بسیاری موارد امکانپذیر است.برای این منظور کافی است که براساس یکی از اصول اولیهی زیباشناسی به مقایسه بپردازیم.در ادامه به این نکته میپردازیم که حتی اگر هنر و طبیعت به دلایل مختلفی مورد بررسی زیباشناختی قرار گیرند،باز هم امکان مقایسه میان آن دو از بین نخواهد رفت.
خلاصه ماشینی:
"اما این سؤال مشکل باقی میماند که آیا چیزی که انجام میدهیم همان مقایسهی طبیعت و هنر با توجه به نوعی از زیبایی است؟درست است که اجزاء موجود در یک باغ منظرهای7حاصل طراحی و تلاش انسان هستند،در حالی که اجزاء موجود در منظرهای از یک چمنزار بالای آلپ چنین نیستند؛اما اگر آنها را به عنوان صحنه،و نه براساس اجسام موجود در آنها مقایسه کنیم،آنگاه مقایسه ترتیب دیگری خواهد داشت تا این که بگوییم مثلا،زیبایی یک دانهی برف را با زیبایی مجسمهای از نوام گابو8مقایسه میکنیم.
سؤال من این است که آیا یک صحنهی طبیعی نامتعارف فقط جزئی از طبیعت محسوب میشود؟ اگر در بهترین حالت،این نوع منظره به عنوان یکی از اشکالی که ما طبیعت را میبینیم،یا طبیعت به صورتی معین که توسط ما مشاهده میشود و قابل مقایسه با یک اثر هنری است،تعریف شود، آنگاه دربارهی این که مقایسهی بین مناظر طبیعی و بازنمایی یا خلق هنری آنها به عنوان منظره مقایسههای واضحی میان هنر و طبیعت هستند،تردیدهایی وجود خواهد داشت.
استدلال صورت سوم دیدگاه طبیعت معنادار آن است که اهمیت یا پیچیدگی زمینهای که زیبایی طبیعی در آن وجود دارد به هیچ وجه از زمینهی فرهنگی اثر هنری کمتر نیست،و برای شناخت واقعی زیبایی طبیعی باید این زمینه را نیز در نظر داشت.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا چنین هنری را میتوان با زیبایی طبیعی مقایسه کرد؟و اگر پاسخ مثبت است،آیا چنین مقایسههایی روشنگرند؟ تفاوت میان هنری که دربارهی طبیعت است و هنری که مستقیما از طبیعت بهرهی هنری میگیرد نیز به حل تعدادی از مسائل مطرح شده دربارهی هنر زیستمحیطی کمک خواهد کرد."