چکیده:
در حال حاضر درآمد سرانه برخی کشورها سالانه حدود 40 هزار دلار است. در حالی که در همین زمان در برخی دیگر از کشورها افرادی هستند که ناچارند روزانه با کمتر از یک دلار به زندگی خود ادامه دهند، موانع تولید فقط به کشور ما محدود نمیشود و چه بسا کشورهایی که از نظر سطح درآمد سرانه در شرایطی به مراتب بدتر از کشور ما قرار دارند. سازمانهای بین المللی از جمله صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و برندگان جوایز نوبل در اقتصاد، با نقطهنظرهای یکجانبه خود- که فقط منافع کشورهای ثروتمند را تضمین میکند- سیاستهایی را به کشورهای در حال رشد تحمیل میکنند. آنچه نگارنده را بر آن داشت تا موانع تولید را در ایران مورد ارزیابی قرار دهد؛ نتیجه 2/5 دهه فعالیت در ساختار اقتصادی ضدتولیدی ایران است؛ زیرا در کشور ما به راحتی میتوان به فعالیتهای غیرتولیدی پرداخت؛ ولی انجام فعالیتهای که تولید داخلی را افزایش دهد با موانع متعددی روبهرو است. بنابراین در این مقاله سعی میشود مواردی مانند بازار سرمایه، قوانین مالیاتی، حساب ذخیره ارزی و... مورد توتجه قرار گیرد و فقط به بعد تئوریک مساله پرداخته نشود. امید است آنچه به عنوان گلوگاههای تولید در این مقاله به رشته تحریر درآمده است در قفسهها بایگانی نشده؛ بلکه در مراجع تصمیمگیری مطرح و در نهایت به سود کشور و جامعه جهانی به کار گرفته شود.
In some countries per capita income is about $40000; while in some other countries there are peoples whose daily incomes are less than $1. The obstacles of production are not the case only with Iran،There are other countries whose per capita income are less than Iran. One can easily involve with non-productive activities in Iran while productive activities which increase domestic production usually face many obstacles. This paper tries to theoretically deal with such problem، empirically taking such cases as capital market، tax laws، and exchange reserve fund into account. Many economic and production laws have been written so many years ago by foreign experts. The world economy has changed substantially over these years، not least in the last two decades. For example، stock market laws should be substantially changed، exchange reserve fund is in a bad situation، or tax laws tend to be against industrial development. Although these policies are imposed on Iran by such international agencies as World Bank and International Monetary Fund، Iranian experts and policy-makers should make many reforms in this regard.
خلاصه ماشینی:
سهم سرمایهگذاری صنعتی در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی طی سالهای 1356 تا 1381 (واحد:سهم) (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ:سایت رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران(WWW?) میزان تشکیل سرمایه در بخش صنعت به قیمتهای ثابت از 782,42 میلیارد ریال در سال 1356 به 202,35 میلیارد ریال در سال 1382 کاهش یافت.
نسبت تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به تولید ناخالص داخلی به قیمتهای جاری در سالهای 1356 تا 1383 (واحد:سهم) (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ:سایت رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران(WWW?) در واقع باید گفت با وجود روند به نسبت متعادل نمودار 2 این نسبتها به خودی خود چندان معنادار نبوده و به تجزیه و تحلیل دقیقتری نیاز دارند.
تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به قیمتهای ثابت در سالهای 1356 تا 1383 (واحد:هزار ریال) (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ:سایت رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران(WWW?) همانطور که مشاهده میشود میزان تشکیل سرمایه از 239,112 میلیارد ریال در سال 1356 به 390,62 میلیارد ریال در سال 1373 کاهش یافته که رشد منفی 44 درصدی را نشان میدهد؛اما از سال 1373 این شاخص روند صعودی داشته بهطوری که در سال 1383 به 359,144 میلیارد ریال رسیده است.
همانطور که در نمودار 1 مشاهده شد؛در سال 1356(سال پایه)سهم سرمایهگذاری صنعتی در تشکیل سرمایه ثابت صنعت در تولید ناخالص داخلی برابر 38 درصد بود که این نسبت با پیروزی انقلاب اسلامی و بیثباتیهای طبیعی پس از آن و جنگ با عراق،در سال پایانی جنگ یعنی سال 1367 به 25 درصد کاهش یافت؛اما با استقرار نخستین دولت پس از جنگ،نشانههایی از بهبود وضعیت مشاهده میشود؛بهطوری که در سال 1370 این نسبت به 32 درصد افزایش یافت؛اما به دنیال کند شدن روند توسعه صنعتی در کشور، مجددا کاهش یافته و در نهایت در سال 1381 به 25 درصد رسید که این نسبت با ظرفیتهای اقتصاد ایران و استانداردهای جهانی متناسب نیست.