چکیده:
هدف ازانجام این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر بازپرداخت اعتبارات کشاورزی در استان فارس است. آمار و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از بانک کشاورزی و تکمیل 163 پرسشنامه از زارعین در استان فارس جمع آوری شد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش با تفکیک کشاورزان به دو گروه بازپرداخت کننده و قصورکننده،از تابع تجزیه و تحلیل تشخیصی با متغیر وابسته نرخ بازپرداخت استفاده شد.
نتایج تابع تجزیه و تحلیل تشخیصی در سطح استان نشان داد که به ترتیب اهمیت نسبی، متغیرهای خسارات طبیعی، نسبت درآمد مزرعه ای به درآمد کل، درآمد مزرعه، بیمه محصولات، میزان پس انداز، فاصله انتظاری برای دریافت وام، نظارت و سرپرستی کارشناسان بانک، طول دوره بازپرداخت وام، نوع فعالیت به کارگیری وام، شاخص تنوع، کثرت خریداران، درآمد خارج از مزرعه، سطح زیرکشت، تحصیلات و متغیر مجازی شهرستان سبب تمایز دو گروه بازپرداخت کننده و قصورکننده شده اند.
ازبین متغیرهای با اهمیت تابع تشخیصی، متغیرهای خسارات طبیعی و فاصله انتظاری برای دریافت وام سبب کاهش احتمال بازپرداخت وام شده و سایر متغیرها موجب افزایش احتمال بازپرداخت وام شده اند.
The aim of this study was to investigate factors affecting repayment of agricultural loan in Fars Province، using the data collected from the Agricultural Bank and 163 questionnaires filled out in the Province of Fars. The farmers were divided into repayment and defaulter groups and discriminant analysis model was used.
Discriminant analysis function results in Fars Province indicated that natural losses، proportion of farm income to total income، crop insurance، farm income، saving، expected time period، the Bank supervision، repayment period time، type of activity، diversity index، market situation، non-farm income، acreage، education and town dummy variables separate two groups of farmers.
Among variables in discriminant analysis function، natural losses and expected time period for receiving credit caused the probability of loan repayment to decrease، but the other variables to increase. Finally، some recommendations are made to improve repayment tendency and ability of borrowers.
خلاصه ماشینی:
"نتایج تابع تجزیه و تحلیل تشخیصی در سطح استان نشان داد که به ترتیب اهمیت نسبی،متغیرهای خساراتطبیعی،نسبت درآمد مزرعهای به درآمد کل،درآمد مزرعه،بیمه محصولات،میزان پسانداز،فاصله انتظاری برایدریافت وام،نظارت و سرپرستی کارشناسان بانک،طول دوره بازپرداخت وام،نوع فعالیت به کارگیری وام،شاخصتنوع،کثرت خریداران،درآمد خارج از مزرعه،سطح زیر کشت،تحصیلات و متغیر مجازی شهرستان سبب تمایز دوگروه بازپرداختکننده و قصورکننده شدهاند.
این نهاد مانند همه کشورهای در حال توسعه به منظور حمایت از بخش کشاورزیایجاد شده و عهدهدار تأمین اعتبارات مورد نیاز کشاورزان با اهداف چندگانه افزایش تولید،تعدیلدرآمدها،تسهیل پذیرش شیوههای جدید کشاورزی،جبران خسارت ناشی از بالایای طبیعی،کاهشتنشهای سیاسی،پاسخگویی به انتظارات اجتماعی و غیره بوده است.
در مورد مطالعاتی که در این زمینه انجام شده میتوان به پژوهشهای زیر اشاره کرد: کشولیزا3(1992)،در بررسی وضعیت اعتبارات کشاورزی در تانزانیا،عوامل مؤثر بر بازپرداخت وام ازسوی زارعین ذرت کار را مورد بررسی قرار داد.
در چند سال اخیر بروز خسارات طبیعی به ویژه بروز خشکسالی در مناطق مورد مطالعه و تحت تأثیرقرار دادن محصولات کشاورزی و متعاقب آن،ضعیف شدن اقتصاد خانوار کشاورز بازپرداخت وام از سویزارعین به میزان زیادی کاهش یافته است که این مسئله موجب شده که خسارات طبیعی خودش را بهعنوان یک عامل مؤثرتر نسبت به سایر عوامل نشان دهد.
طبق انتظارات این متغیرتأثیر مثبت بر بازپرداخت اعتبارات دارد،ولی به دلیل بنیه مالی ضعیف اکثر کشاورزان و ناتوانایی برایگسترش سطح زیر کشت و همچنین،کوچک بودن واحدهای کشاورزی مورد مطالعه،این متغیر نقشخود را خیلی کمرنگ نشان داده است.
از آنجا کهبازپرداخت وامها هم از آسیب خسارات وارده طبیعی به محصولات کشاورزی در امان نمیماند؛لذا،باتوجه به نتایج به دست آمده و مؤثر بودن بیمه بر بازپرداخت وام،نظام بانکی باید بیمهنامه محصولات رابه عنوان تضمین یا وثیقه برای اعطای وام قرار دهد."