چکیده:
گرجستان پس از استقلال درگیر نزاعها و بحرانهای داخلی بود و روند دولت-ملتسازی در این کور با موانع و چالشهای بزرگ روبرو بوده است.دولت در حال ملی شدن گرجستان در حیات جدید خود همواره با بحرانهای جدی همچون همبستگی و یکپارچگی ملی،هویت ملی و مشروعیت سیاسی مواجه بوده است.همین مشکلات از گرجستان یک دولت ضعیف ساخته است. مهمترین چالشهای گرجستان را بیشک باید در وجود برخی واگراییهای قومی در این کشور جستجو نمود که عملا موجب بیرون ماندن بخشی از سرزمین گرجستان از دایره حاکمیت ملی دولت مرکزی شده است.
این مقاله در پی تجزیهوتحلیل جامع روند دولت-ملتسازی در این جمهوری با محور قرار دادن مدل دولت-ملتسازی اوراسیایی است.
خلاصه ماشینی:
"مهمترین چالشهای گرجستان را بیشک باید در وجود برخی واگراییهای قومی در این کشور
هنوز برخی نواحی سرزمینی این جمهوری خارج از دایره حاکمیت ملی دولت مرکزی باقی
این مدل میتواند به فهم بهتر روند دولت-ملتسازی در جمهوری گرجستان(و دیگر جمهوریهای پس از شوروی)کمک نماید.
برای دولت-ملتسازی نوین در این بوده است که به هیچوجه نمیتوان قبول کرد که
قومی بوده است و ملیگرایی گرجی از همان ابتدای استقلال جمهوری تلاش نمود که دیگر
دولت ساکاشویلی که تصویر دموکراتیکتری از خود نشان داده است نیز وارث چنین مسائل داخلی
گرجی سازماندهی شده است با اقلیتهای قومی در چارچوب سرزمینی خود روبرو بوده است
حمایت شدید روسیه برخوردار بوده و این امر بر شدت نیروی جداییطلبی آنها افزوده است.
کشور خارج از کنترل حکومت مرکزی است و بدینگونه حاکمیت ملی گرجستان همواره در
گرجستان از نظر نمایش هویت ملی منسجم از خود ضعف نشان داده است.
گرجستان همچون بیشتر جمهوریهای پس از شوروی با بحرانهای مختلفی دستبهگریبان بوده که در صدر آنها میتوان به بحران هویت ملی و در ارتباط با آن بحران مشروعیت اشاره
همین ضعف حس روانی تعلق به یک وطن ملی واحد بنام گرجستان،موجب گشته است که آنها تعریف مستقلی از وطن مجزا برای خود(همچون جمهوری مستقل آبخازیا و اوستیای
تهدید خارجی را احساس نمیکند(روسیه به عنوان یک تهدید مطرح است و گرجستان عادت کرده است با آن خود را سازگار سازد)بنابراین ملیگرایی گرجی نمیتواند چندان شدت یابد؛زیرا
بوده است که گرجستان بیشتر به سمت غرب گرایش دارد و از این طریق تلاش نموده است،"