چکیده:
این مقاله استدلال می کند که وضعیت هویتی جامعه ایرانی بحرانی نیست، بلکه صرفا دچار برخی از معضلات هویتی شده ایم. به منظور حل این معضلات هویتی ـ که به غلط آن را بحران هویتی معرفی کرده اند ـ بعضی ایجاد هویت های ترکیبی یا التقاطی را پیشنهاد داده اند که این راه حل نیز در مقاله مورد بحث و نقد قرار می گیرد و رد می شود. هویت سازی التقاطی یا ترکیبی متناسب با اقتضائات تاریخی ـ اجتماعی مرحله اخیر رشد تجدد، یعنی مابعدتجدد یا تجدد متاخر و یا ناب است. لذا این نحوه هویت سازی با حقیقت ظاهر شده از هویت تاریخی ـ اجتماعی ما در جریان انقلاب اسلامی و بعد از آن ناسازگار است.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که هویت،رشته اصلی پیوند اجتماعی و مایه قوام و دوام اجتماعات انسانی و اولین پیششرط هر نوع عمل اجتماعی است،آیا در فقدان یک هویت عمیق و پایدار،حتی فرض ذهنی رویدادها و جریاناتی مانند«انقلاب»آن هم در گستردهترین و وسیعترین شکل ممکن آن منتفی نمیگردد؟آیا در شرایط بحران هویتی که در آن امکان بسیج منابع و ظرفیتهای اجتماعی حتی در صورتهای روزمره و معمول آن برای مواجهه با مخاطرات طبیعی یا انسانی به حداقل میرسد،عبور موفقیتآمیز از میدان کارزار ویرانگر،درازمدت و همه جانبهای نظیر جنگ تحمیلی ممکن است؟ این ادعا یا نحوه صورتبندی از مسئله،با توجه به زمان شکلگیری آنکه حتی قبل از پایان دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در دوره اوج دفاع مقدس مردم کشور در برابر تهاجمات جهانی از طریق حکومت بعثی عراق صورت میپذیرد،اساسا فاقد هرگونه مبنای علمی یا تحقیقاتی و در حقیقت در تخالف با حقایق مشهود در آن ظرف زمانی است.
و الا چگونه هویت دینی که تاروپود آن با کرنش و سراسیمگی انسان در برابر نظم متعالی وجود تنیده شده و جایگاه انسان را براساس حقایقی فراتر و برتر از او تعیین و تحدید میکند و بر این اساس بر گرده او بار امانت و مسئولیتی بزرگ و هستی شناختی مینهد،میتواند با این سوژه خودبنیاد که شکوفایی و تظاهر آنی خود را محور مطلق و بیبدیل هستی و معرفت و فرهنگ و هویت خویش قرار داده،جمع شود؟جمعبندی حاصل سخن آنکه گفتمان هویتی ترکیبی اولا در تشخیص بحران هویتی در ایران دچار اشتباه بزرگی شده و موقعیت متزلزل و بیثبات خود را به کل بدنه اجتماعی تعمیم داده است.
Post-Modernism:Or,The Cultural Logic of Late Capitalism London:Verso edition and New Left Books."