خلاصه ماشینی:
"از اینرو میتوان در چهار بخش:الف)معلومات فطری و شالوده ب)معرفت حسی و امکان خطا ج)شناخت عقلی و ماهیت آن د)علم حضوری و خود موجه بودن باور،به بررسی و تشریح آرای علامه پرداخت اما قصد اصلی،بخش نخست این چهار قسم خواهد بود.
جوادی آملی در شرح آراء علامه در مساله برهان تسلسل و دلیل وجود بدیهیات معرفتی و باور مبنا مینویسد که علاوه بر دریافت بالوجدان بعضی از مفاهیم و احکام که نیازی به ارجاع ندارند،بطلان تسلسل،دلیل اساسی ختم باورهای غیر پایه به باور بدیهی است.
@باور پایه و علم حضوری علامه در صدد تاسیس قاعدهای در معرفت است تا هم از مبناگرایی مضاعف-یعنی باور فاعل شناسا به موجه بودن خود در ادراک و باور پایه موجه که موجه است-و هم از مبناگرایی خطاناپذیر که تردید و خطایی در باورهای شالوده را ندارد، دفاع کند.
قضایای بدیهی باید متوقف بر اصل امتناع تناقض-اعم از اجتماع و ارتفاع نقیضین-باشند؟ علامه میکوشد تا با بررسی«مانع بودن نقیض گزاره»سه مطلب اساسی را تشریح کند؛ ابتدا وجود احتمال صدق و کذب در یک قضیه،سپس احتیاج قضایای نظری یا غیر پایه به باورهای پایه و سرانجام بازگشت تمام قضایا به اصل امتناع تناقض یا اول الاوایل را توضیح میدهد.
در مبناگرایی هیچ باور پایه بر باور پایه دیگر استوار نشده و نیازمند نگهدارنده نخواهد بود؛در حالی که علامه بر این باور است بدون ابتنای باورهای بدیهی بر اول الاوایل یا اصل امتناع اجتماع و ارتفاع نقیضین نمیتوان از صدق و راستی معرفت تضمین به عمل آورد."