خلاصه ماشینی:
"این تلقی فرهنگی،روشنترین تفسیر از جایگاه والا و مقدس زنان ایرانی در ادوار گذشتهی پیش از تاریخ ایران است که در هنر و جامعهی باستانی کاملا مشهود است.
مثلا شیخ طوسی در کتاب الرجال،پس از برشمردن اصحاب پیامبر(ص)یا هریک از امامان(ع)،از شماری از اصحاب زن ایشان نیز یاد میکند؛اما کتابهای دیگری چون کتاب الرجال ابن داوود،جامع الرواة محمد بن علی اردبیلی،ریاض السماء میرزا عبد الله افندی و تنقیح المقال ممقانی،زندگینامهی زنان در«باب النساء»آمده است.
برخی از آنان تا بدان حد شیفتهی علم و دانش بودند که مؤانست با کتاب را بر همهی ظواهر زندگی ترجیح می- دادند؛چنانکه دختر شیخ علی منشاء(قرن 11 هجری)روزی که به خانهی همسرش رفت،تعداد زیادی کتاب در علوم و فنون مختلف به همراه خود برد و زمانی که پدرش در گذشت.
سخن پیرامون حیات فرهنگی،اجتماعی زنان ایرانی در قرون پیش بسیار است و مجال بیشتری میطلبد؛اما این نکتهی مهم را نباید فروگذارد که بسیاری از مورخان و ایرانشناسان خارجی و داخی با بزرگنمایی دو-شخیصت زن ایرانی در ایران باستان،پیرامون آزادیهای سیاسی و اجتماعی آنان در آن دوره،نظریه پردازی کردهاند.
پیتر آوری،ایرانشناس معاصر انگلیسی،پیرامون آزادی- های اجتماعی زنان ایرانی در پیش از دورهی تجدد مینویسد: «(در گذشته)اگرچه زنان حجاب داشتند و در برابر مردهای نامحرم-به جز اقوام نزدیک خود-ظاهر نمیشدند،اما از نفوذ چشمگیری در امور داخلی خانه و نیز امور دولتی برخوردار بودند."