خلاصه ماشینی:
"نوع مفهومی که برحسب آن هریک ادعای خود را بیان میکند آن قد با مفهوم دیگری متفاوت است که این سؤال که آیا بحث بین آنها را میتوان به لحاظ عقلی و حل و فصل داد یا نه و اگر آری چگونه؟مشکلات جدیدی را در بر خواهد داشت زیرا«الف»تمایل دارد مفهوم عدالت را در پاسخ به این سؤال تعریف کند که فرد مفروض برحسب آنچیزی که به دست آورده و کسب کرده به چه چیزی مستحق است و چگونه استحقاق دریافت آن را دارد.
بنابراین راولز و نوزیک با شدت هرچه تمامتر دیدگاهی مشترک دارند که ورود به حیات اجتماعی را-حد اقل به صورتی آرمانی- به عنوان عمل داوطلبانه افراد دارای پتانسیل عقلانی با منافع قبلی،در پیش رو مجسم میکند که این سؤال را مطرح میکنند:ورود به چه نوع از قرارداد اجتماعی با دیگران برای من معقول است؟نباید تعجب کنیم که پیامد همین امر است که دیدهگاههای ایشان مخالف هر نوع برداشتی از جماعت انسانی است که در درون آن مفهوم شایستگی در ارتباط با انجام وظیفههای مشترک میتواند بنیانی برای داوری درباره فضیلت و بیعدالتی فراهم کند.
لذا وفاداری این جماعتهای حاشیهای به این سنتها همیشه در خطر فرسودگی قرار دارد و اگر استدلال من صحیح باشد،این جماعتها به دنبال امری توهمی هستند زیرا تحلیلی که مواضع(الف)و(ب) بار دیگر آشکار میکنند این است که ما همگی دارای مفاهیم کثیر اخلاقی متفاوت و رقیبی -در این مورد مفاهیم متفاوت و رقیبی درباره عدالت-هستیم و منابع اخلاقی فرهنگ ما راهی برای حل و فصل عقلانی منازعات در بین خودمان نشان نمیدهد."