خلاصه ماشینی:
"آیا نرخهای بهره باید به تدریج و یا در یک مدت کوتاه حذف شوند؟قبل از آزادسازی نرخهای بهره،چه شرایطی مورد نیاز است؟آیا ترتیب و توالی این سیاستها برای کشورهای با تورم بالا،در مقایسه با کشورهای با تورم پایین،فرق دارد؟سیاستهای مربوط به بانکداری،امور نظارتی و مقرراتی چه اهمیتی دارند؟در حالیکه یک مجموعه مکانیسم برای دستیابی به نرخهای بهره واقعی مثبت وجود ندارد،تجربیات بسیاری از کشورهای در حال توسعه بر اهمیت وضعیت اولیه اقتصادی،به خصوص وضعیت مالی بخش خصوصی و کیفیت مقررات احتیاطی روی سیستم مالی اشاره دارد.
انجام یا پذیرش آزادسازی تجربیات کشورهای در حال توسعه در بیش از دو دهه موید آن است که سیاستهای نرخ بهره و اصلاحات مالی باید در چارچوب برنامههای تعدیل اقتصادی مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند.
در غیر اینصورت،یک تغییر ناگهانی در سیاستهای نرخ بهره میتواند قراردادهای مالی درازمدت را از هم بگسلد،و در عین حال که دولت سیاستهای اقتصادی قوی را دنبال میکند تا ثبات اقتصادی و تقویت مجدد بخش خصوصی را برقرار کند، باید دقیقا سیستم بانکی را نظارت کند تا خطر رفتاری را به حداقل برساند.
اهمیت سیاستهای مربوط به مقررات و نظارت قوی بانکی باید مورد تاکید واقع شوند،زیرا نه فقط آنها اعتبار و سلامت صنعت بانکداری را تضمین میکنند(نقش سنتی آنها از نظر اقتصاد خرد)بلکه همچنین چون آزادسازی نرخهای بهره بدون آن بیحاصل است،لذا سیستم بانکی میتواند به چند طریق تقویت شود.
در میان این گروه، کشورهایی با دورههای نسبتا طولانی ثبات قیمتها(که عموما از سیاستهای اقتصادی سالم و معتبر بدست آمده باشد)کاندیداهای خوبی برای آزادسازی کامل نرخهای بهره هستند،مشروط بر اینکه یک سیستم قوی مقررات احتیاطی روی سیستم بانکی وجود داشته باشد."