خلاصه ماشینی:
"اما در فقیرترین کشورهای جهان،صندوق عملا به یک نهاد بینالمللی برای توسعه بدل شده است و فعالیتهای آنگاه با فعالیتهای بانک جهانی تداخل پیدا میکند.
نظام مالی نوین پایهگذاران صندوق بینالمللی پول اهدافی بیاندازه جاهطلبانه در سر داشتند:ایجاد نظامی که روند رشد و توسعه اقتصادی را از طریق نرخهای ثابت ارز و تجارت آزاد تسریع کند.
حال پرسش اینست که آیا این یک رویهء جدید است؟در این صورت،منابع هنگفت مالی آن از چه محلی تامین خواهد شد؟و آیا اتخاذ چنین رویهای از سوی صندوق بینالمللی پول منجر به آن نخواهد شد که سایر کشورها نیز با اتکای به کمکی به در صورت بروز بحران دریافت خواهند کرد،دقت و وسواس را در سیاستگذاریهایشان کنار بگذارند و به آزمون و خطا متوسل گردند؟ پیشنهادهای مطرح شده برای اصلاح صندوق بینالمللی پول غالبا سعی دارند تا جایگاه مناسب آن را در جهانی که عمیقا دستخوش دگرگونی شده است،بیابند.
نقشی که باید ایفا گردد این واقعیت که نظام پولی و مالی جهان امروزه غالبا توسط نیروهای بازار هدایت میگردد،خللی بر انگیزهء وجودی صندوق بینالمللی پول وارد نمیسازد.
اگر نقش صندوق بینالمللی پول در راستای این محورها گسترش یابد،دیگر نه یک نهاد اعتباری خواهد بود و نه در ادارهء نظام پولی جهان دخالتی خواهد داشت.
بدین ترتیب،صندوق نه تنها از بلاتکلیفی کنونی نجات پیدا میکند،بلکه نقش مهمی را در کاهش ریسک و مخاطرات نظام پولی و مالی جهان ایفا خواهد کرد،امری که کلید تداوم رشد و توسعهء اقتصاد نوین است."