خلاصه ماشینی:
"گفتنی است که کارشناسان مستقل بانک جهانی و کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل نیز بر اهمیت آزادسازی خدمات در آستانه قرن بیستویکم تاکید میورزد و اثرات مثبت آن را بر روند رشد و توسعه جوامع مورد تاکید قرار میدهند و در همین رابطه باید توجه کرد که وظیفه دولتها،همانا استاندارد کردن خدمات و مهارتهای شغلی است تا از این طریق و با استفاده از مدیریت سازمانهای بینالمللی،عامل هماهنگی و نظارت برای همگنی خدمات فراهم آید.
اما از سوی دیگر،بیشتر سیاستگذاران کشورهای در حال توسعه،به علت برداشت ناصحیح از مفهوم توسعه،نقش آزادسازی خدمات را در توسعه اقتصادی کشورشان ناچیز تلقی کرده و معمولا محور اصلی توسعه را در بخش کشاورزی یا صنعت جستجو میکنند،در حالیکه محور اصلی توسعه،همانا انسان است،انسانی که در تمامی بخشها عرضه کننده خدمات سرمایهای است و این مهم به انجام نمیرسد، مگر اینکه در چارچوب قوانین و مقررات توسعه سازمانها،موضوع آزادیهای فردی گنجانیده شود.
کاربردها زمانی که موضوع کاربرد یک مدل اقتصادی مطرح میشود،باید ارزیابی شود که تا چه اندازه واکنش مردم نسبت به سیاستهای اعمال شده مثبت بوده و آثار آن به تناوب میتواند در بهبود رویهها موثر واقع شود؟برای مثال،نظم اجتماعی و اقتصادی در فراهم اوردن فضای اقتصادی مطلوب برای کار و کوشش موثر است و اگر این نظم با مقرراتزدایی و با اراده مردم مورد حمایت قرار گیرد،تلاشهای مردم در بازسازی استمرار یافته،روند توسعه پایدار و رشد پویا را به دنبال خواهد داشت."