خلاصه ماشینی:
"اینان هیچگاه با خود نیندیشیدهاند که چنانچهانتصاب امام به اختیار مردم باشد و هیچگونه نیازی بهاستحقاق ذاتی و تایید ربانی و الهام غیبی نباشد،و مردماز روی عقول ناقص خویش فردی را به عنوان امام وریاست امه در امر دین و دنیا برگزینند و وی دانشیکافی و آگاهی کامل به خداوند و آیات او و اسرار قرآنمجید و تفسیر آیات آن نداشته و فاقد حقایق علمیه ومعارف یقینه باشد،در این صورت چنانچه روزی مردمیاز اهل دانش،از حکیمان و آگاهان به معارف عقلی وآشنایان به مباحث مبدأ و معاد بیاید و بخواهد حقیقت ایندین را بررسی تا آنکه در فرض صحت مبانی به آنبگرود،چه اتفاقی خواهد افتاد؟سائل مسائلی را طرحخواهد کرد که افراد عادی از حل آن عاجزند،پس چهکسی پاسخ خواهد داد؟صدرا آنگاهچنین نتیجه میگیرد: «فأن اصل اصول هذه الدین المتین هو القرآن المبین و القائمبه الحافظ له عن اوهام المضلین و زیغ المبطلین لابد أن یکونمؤیدا من عند الله بنفس قدسیه و الهام الهی و علم لدنی...
و البته جای اینسئوال باقی است که چنانچه مردم دنیا به ریاست ومدیریت ولی الله گردن ننهند و او را اطاعت نکنند و بروی انکار ورزند،ریاست در اینجا چه معنی خواهدداشت؟بیگمان منظور صدرا آن است که زعامت وریاست مشروع همان است که مردم از ولی الهی کهخداوند را به شهود کشفی عبادت میکند و عالم به ما کانو ما یکون است،اطاعت کنند و بر امامت و راهبری ویگردن نهند،و چنانچه آنان در این امر تخلف و سرپیچینمایند،بیگمان هیچ یک از تالیهای فاسد سهگانه کهصدرا برای مقدمه منطقی خود مطرح کرده،مترتبنخواهد شد."