خلاصه ماشینی:
"این ویژگیها در حقیقت باعث تحیر بسیاری از محققین اقتصاد سیاسی شده است که موارد فراوانی را ذکر میکنند که گروههای قدرتمند ذینفع به دنبال سیاستهایی هستند که تجارت را محدود میکند و درآمد ملی را کاهش میدهد.
تجارت تا حد زیادی بدون محدودیت بود حتی در کشورهای حامی مثل ایالات متحده و امپراطوری آلمان-کسی از سهمیهبندی چیزی نمیدانست و موانع غیر تعرفهای وجود نداشت، مهمتر این که مردم هم حرکت میکردند و به گذرنامه نیازی نبودتقریبا هیچ بحثی در مورد ملیت وجود نداشت.
واکنش در مقابل جهانی شدن واکنش فعلی در مقابل جهانی شدن از چهار منبع اصلی بروز میکند و همگی اینها نیز موارد مشابهی در تاریخ دارند:اقتصاد بازار و تغییرات سریع (به تصویر صفحه مراجعه شود) اقتصادی مخالف نخبهگرایی هستند وضعیت تعداد محدودی از نخبگان که از امتیازاتی دفاع میکنند که ناشی از فعالیتهای اقتصادی تحت کنترل دولت است-که هم در اقتصادهای مشابه اتحاد شوروی دیده شده است و هم در جوامع بسیاری در آسیا و آمریکای لاتین-به نحو روزافزونی غیر قابل دفاع شده است.
اما آیا این حمایت خطرناکتر و مخربتر از خود آن تهدید نبود و نیست؟ آیا اکنون در دورانی زندگی میکنیم که در آن کوشش میشو تا نه از خود بحران بزرگ بلکه از سایه آن-یعنی ترس از یک بحران بزرگ-به عنوان توجیهکننده عقبنشینی از ادغام اقتصاد جهانی استفاده شود؟اگر چنین باشد ما ممکن است خود بحرانی بیافرینیم و با این بحران،بازگشت از آزادسازی را کامل سازیم."