خلاصه ماشینی:
"گذشته از این،دقیقا چهکسی دارد به من میگوید که این آقای گامپی است؟ممکن است و منطقی نیز به نظر میرسد که سخنگو شخصی باشد در خود تصویر،که اتفاقا هم همینگونه است؛مانند وقتی که داریم اخباری (به تصویر صفحه مراجعه شود)که از تلویزیون پخش میشود را نگاه میکنیم؛ بعد از آن نیز آیا ممکن است گوینده به ما بگوید که آقای گامپی نام قوطی آبیاست که آدمک در دست دارد؟چیزی که مرا بهسمت چنین فرضیهای میکشاند که در آن گوینده شکل ترسیم شدهی روی صفحه نیست،بلکه شخص دیگری است.
» پس مطالب و تصاویر کتاب برنینگهام چه معنا و مفهومی دارد؟من به چه چیزی اشاره داشتم تا فرض کنم امری «طبیعی»در اینکه آنچه که هست در واقع همان وجود آقای گامپی است دخالت دارد؟چیزی که اینجا بیش از همه واضح است این است که من پذیرفتم آنچه در یک تصویر از اهمیت بیشتری برخوردار است،انسان موجود در آن است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نگرشی که در کتاب مصور وجود دارد دراینباره است که آیا کودکان باید مانند حیواناتی که در طبیعتشان است عمل کنند و کنش و واکنش نشان دهند یا اینکه بزرگسالان متمدن از آنها میخواهند تا به عنوان کلیدی قفل وجودیشان را بگشایند تا به عنوان کتابی آموزشی به آنها بیاموزد که چگونه باشند و نباشند و یا اینکه به عنوان چیزی برای سرگرمی آنها و لذت بردنشان به کار گرفته شود؟داستانهایی که ما آنان را آموزشی مینامیم،کودکان را به سوی رفتار قابل قبول بزرگسالانه تشویق میکند،درحالیکه آنهایی برای کودکان سرگرمکننده و دوستداشتنی هستند که آنان را به سرخوشی مفرط از آنچه ما به عنوان رفتاری طبیعی میبینیم،ترغیب میکند."