چکیده:
گسترهء معنایی فضای کسب و کار امروز کشور و شرایط پیرامون آن،همسو با رخدادهای مهم اقتصادی،سیاسی و فرهنگی،ضرورت بهرهمند از فنون نوین دانش بازاریابی-به مثابهء یک کارکرد اصیل در رقابتپذیری بنگاه-را در توسعهء اشتغال و کارآفرینی دو چندان ساخته است.در این میان،همگرایی و کاربست داشتههای غنی فرهنگی این مرز و بوم که تفکر بسیجی یکی از مصادیق ارزنده و گرانسنگ آن است، در کنار تجارب و دستمایههای موفق بخش خصوصی،انگارهء مؤثری در موفقیت برنامههای توسعه و چشمانداز نظام محسوب میشود.در این مطالعه،با نگاهی چند سویه به موضوعات یاد شده،الگویی 61 مرحلهای در تعامل آموزههای فن بازاریابی چریکی و تفکر بسیجی در راستای توسعهء کارآفرینی ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"تفکر بسیجی در راستای توسعهء کارآفرینی ارائه شده است.
فرایند بازاریابی به عنوان راهی برای کسب مزیت رقابتی در این شرکتها تلقی میشود.
این شرکتها از شیوههای قراردادی مرسوم پیروی نمیکند و فعالیتهای بازاریابی آنها کاملا
آنها از منابع اولیهء اطلاعات و بینش بازار برای کسب موفقیت خود بهرهبرداری
این در حالی است که در کشور ما،بسیج و تفکر بسیجی یکی از نکات و موارد
دوران دفاع مقدس نیست و تفکر بسیجی در این زمینه،صلاحیت خود را به اثبات رسانده
1. بازاریابی مرسوم نیازمند آن است که شرکت پول یا سرمایهء خود را در فرایند
2. بازاریابی مرسوم به عنوان ابزاری برای کسب و کارهای بزرگ و پیشنهاد دهنده
5. بازاریابی مرسوم مالک/مدیر را ترغیب میکند تا کسب و کار خود را به طور
خطی از طریق افزودن مشتریان جدید رشد دهد؛لیکن بازاریابی چریکی مالک/مدیر
7. بازاریابی مرسوم این باور را در مالک/مدیر ایجاد میکند که به عنوان مثال،
8. بازاریابی مرسوم تأکید دارد که مالک/مدیر دریافتیهای خود را هر ماه برای
9. بازاریابی مرسوم کمتر به بحث فناوری میپردازد؛زیرا فناوری دیروز بسیار پیچیده،گران و بسیار محدود بود؛بازاریابی چریکی تأکید دارد که مالک/مدیر باید
قابلیت آن برای توانمندسازی کسب و کار در آغاز بازاریابی وجود ندارد.
برای طی کردن این مراحل،نیازمند بهرهگیری از تفکرات بسیجی و چریکی است؛بدین
مراحلی که کارآفرین در این رویکرد میتواند طی کند به شرح ذیل است:
مرحلهء سوم:انتخاب حربههای بازاریابی که شرکت در حملات خود به کار خواهد
شبکهء بازاریابیاش مشخص و از این طریق،اساس شبکهء بازاریابی خود را طراحی میکند."