چکیده:
علم اقتصاد در حالی در قرن هجدهم متولد شد که بستر خاصی از طبیعت گرایی،انسانگرایی،دئیسم و نیز زدودن آثار متافیزیکی و کلامی از فلسفه فراهم شده بود.این دانش گرچه در یک بستر اخلاقی شکل گرفت و رشد کرد،ولی ارزشهای اخلاقی به تدریج از آن زدوده شد.در سیر تحول اندیشههای اقتصادی،اقتصاددانان کلاسیک به خصوص آدانم اسمیت تحت تاثیر نظریات فلاسفه اخلاق از جمله هابز و دیوید هیوم،نظریات خود را بر پایه خودگروی بنیان نهادند.اسمیت اصطلاح"دست نامرئی"را با توجه به این مفهوم مطرح ساخت و آن را به عنوان یکی از مهمترین مکانیزمهای اقتصادی مطرح کرد.بر این اساس ادعا شد که پیگیری نفع شخصی با کمک دستی نامرئی منافع جامعه را نیز تامین میکند.فرضیه اساسی این مقاله که با روشی تحلیلی عقلی بررسی شده آن است که اقتصاددانان نئوکلاسیک با پذیرش ایده خودگروی لذتگرایانه آن را وارد مدلهای اقتصادی کردند.در این فرمولبندی،علم اقتصاد متعارف نئوکلاسیکی خودگروی لذتگرایانه را به مثابه قانونی حتمی همانند قانون جاذبه در فیزیک نیوتنی قلمداد کرده و رفتار اقتصادی را نهتنها به عنوان تلاشی برای حداکثر کردن لذت تفسیر میکند،بلکه رفتار غیر خودخواهانه را غیر عقلایی قلمداد مینماید.
In the eighteenth century، the science of economics was developed in a backdrop of naturalism، humanism، deism، philosophical secularization، and anti-scholasticism. Though this science was shaped and developed in an ethical setting، moral values were gradually stripped from it. During the evolution of economic theories، economists under the influence of moral philosophers such as Thomas Hobbes and David Hume، mainely Adam Smith، based their theories on individual self-interest. Accordingly، Smith introduced the ‘invisible hand’ as one of the most important economic mechanisms. According to this view، working towards individual self-interest with the help of the invisible hand serves the interests of the society. Neoclassical economists assimilated the concept of hedonic self-interest into their economic models. In this formularization، conventional neoclassical economics embraced hedonistic self-interest as an irrefutable law، like that of gravity in Newtonian physics، thus not only interpreting economic performance as an endeavor to maximize pleasure but also regarding unselfish behavior to be irrational.
خلاصه ماشینی:
"14 به هرحال،«نفع شخصی»چنان نقش مهمی را در مدل هابزی ایفا میکند که به گفتهء یکی از صاحبنظران تاریخ عقاید اقتصادی،اریک رول،24از نظر هابز پیروی از نفع شخصی آغاز انگیزش و تحریک افراد است،که اصطلاح«قدرت مطلقه مستقل»34ایشان نیز بر اساس آن شکل گرفته است.
ریچلز برای تبیین این نکته به نقلقولی از هابز در تبیین«احسان»اشاره میکند: هیچ برهانی بر قدرت انسان قویتر از آن نیست که دریابد علاوه بر آنکه قادر به نیل به امیال خود است،قادر به مساعدت به دیگران در رسیدن به امیالشان نیز هست و این مفهوم احسان است.
اسمیت در توجیه نظریه«دست نامرئی»001در اقتصاد به این نکته اشاره میکند که بیشتر افراد در مبادلات اقتصادی خود،نه در اندیشهء بهبود یا ارتقای منافع اجتماع هستند و نه توجه دارند که چنین کاری را انجام میدهند؛بلکه آنها صرفا به دنبال نفع خودشان هستند.
اصطلاح «دست نامرئی»که توسط آدام اسمیت شکل گرفت،دال بر این است که اگر تکتک افراد جامعه در جهت منافع شخصی خود حرکت کنند،آزادی عمل فعالیتها موجب میشود که در مجموع،جامعه نیز در جهت بهترین منافع خود قرار بگیرد و در نهایت،رفاه بیشتری برای جامعه فراهم شود.
Sorell,Tom,"Thomas Hobbes"Rutledge Encyclopedia of philosophy,edited by Edward Craig,Vol. 4,P.
Bernard Gert,"Thomas Hobbes",The Cambridge Dictionary Of Philosophy,edited by Robert Audi,p.
Richard Kraut,"Egoism and Altruism",Rutledge Encyclopedia of Philosophy,edited by Edward Craig,V.
این تحقیق بر این عقیده است که بحث جدیتر اخلاق در مباحث اقتصادی را در صورتی میتوان مطرح کرد که،بتوانیم علم اقتصاد اسلامی را بر اساس مبانی اصیل دین مبین اسلام در همه زمینههای معرفتی،هستیشناختی،اعتقادی و حقوقی بنا کنیم."