چکیده:
آیا برای رهبران سیاسی جایز است برای رساندن جوامع خود به منافع بزرگ و دور نگاه داشتن آنها از فجایع، عمیقترین اصول اخلاقی را نادیده انگاشته، در راستای خلاف آنها حرکت نمایند؟ با این پرسش، قصد طرح موضوعی را داریم که در میان فیلسوفان به مسألهی «دستهای آلوده» مشهور شده است. دشواریهای زیاد و مختلفی در مباحث فلسفی پیرامون این موضوع وجود دارد که انعکاس دهندهی سیاسی، در چارچوب اخلاق و قوانین آن انجام میشود و یا فراتر از آن اتفاق میافتد؟ سوم، آیا فراخوان «دستهای آلوده» از هر جهت و یا حداقل در اصول، محدود به سیاست است یا اینکه میتواند در سایر جنبههای زندگی نیز کاربرد داشته باشد؟ این مسألهی مهمی است. چهارم، شرایطی که موجب توجیه مسألهی دستهای آلوده میشوند چه هستند؟ پنجم، علیرغم اینکه مسألهی دستهای آلوده با موضوع دو راهیهای اخلاقی نسبت و شباهت دارد، ولی مسأله این است که آیا این شباهتها میتواند موجب نادیده گرفتن تفاوتهای مهم گردد؟در جریان بحث پیرامون موضوعات فوق، به مسایل مرتبط دیگری نیز خواهیم پرداخت؛ نظیر تفاوتها وشباهتهای موضوع دستهای آلوده با «واقعگرایی اخلاقی»، چگونگی تمسک به اصول «اخلاق نقش» برای منطقی نشان دادن قواعد مسألهی دستهای آلوده، کشف ارتباط این موضوع با مسألهی «حدود اخلاق وظیفهگرا» و تأکید بر این نکته که بیشترین انگیزه در رویآوردن به مسألهی دستهای آلوده از موضع مبهم علم اخلاق در قبال نبایدهای مطلق اخلاقی ناشی میشود؛ زیرا موضع علم اخلاق در این قسمت دارای دو بخش است؛ انکار آنها، به همراه تعلق خاطر انسانها در داشتن و انجام دادن برخی از آنها.
خلاصه ماشینی:
در طرف دیگر، طرفداران نظریّهی «دستهای آلوده» قرار دارند که بر این باورند که برخی از آرمانهای بزرگ چون متوقف کردن فجایع انسانی، انجام بدی را توجیه میکند، ولی برخلاف لیدی کاربوری، همچنان نام این اعمال را «بدی» میگذارند؛ هرچند که با وی در اینکه افرادی که اینچنین دستهای خویش را آلوده میکنند نباید با ملاکهای رایج ارزیابی شده و با قوانین عادی با آنها برخورد شود، موافقند.
در آثار اینان گاهی به خطرات شدید در توجیه این رفتارها اشاره شده، ولی غالباً بر این دیدگاه تأکید شده که اصولاً فعالیّتهای سیاسی بالاتر از اخلاق قرار دارند، و از اینرو، با معیارهای اخلاقی مورد قضاوت واقع نمیشوند و یا حداقل با شیوهی اخلاقی خاصی با آنان برخورد میشود: «کسی نمیتواند مردان سیاست را با هیچ ابزار و قاعدهی معمولی -Walzer, Michael, 1973, "Political Action: The Problem of Dirty Hands", Philosophy and Public Affairs, p:174.
دوم، این سؤال مرتبط مطرح است که آیا نادیده گرفتن اصول اخلاقی که در تئوری دستهای آلوده وجود دارد در چارچوب اخلاق اتفاق میافتد یا خارج آن.
قتلعام جهانی از چنان اهمیّتی برخوردار است که توسّل به هر -Walzer, Michael, 2004a, "Emergency Ethics", in Arguing About War, p:42 -همان, p:43 چیزی برای تحت فشار قرار دادن عاملان آن در متوقّف کردنش را توجیه میکند، ولی حوادثی که منجر به مشکلاتی از قبیل تغییرات اجباری، کوچ اجباری و یا تغییر زیاد در سبک زندگی افراد جامعه میشود از چنین اهمیّتی برخوردار نیست.
Walzer, Michael, 1973, "Political Action: The Problem of Dirty Hands", Philosophy and Public Affairs, vol.