خلاصه ماشینی:
"سردار سرتیپ احمد سوداگر که افتخار هشت سال حضور در جبهههای جنگ و مقاومت در برابر دشمنان ایران اسلامی را دوشادوش شهید احمد کاظمی داشته است.
ولی لشکر هشت نجف اشرف به فرماندهی احمد کاظمی از لشکرهایی بود که تا عمق جبهه دشمن پیشروی میکرد.
تصور اجتماعی براین شد که دفاع مقدس باوجوداین فرماندهان شهید،همچون شهید احمد کاظمی،شهید زین الدین،شهید خرازی،شهید باکری و همه این شهدا،یک جنگ بدون حساب و کتاب بوده است.
من نمیدانم که استنباط شما از دوران دفاع مقدس چیزی غیراز این بوده که جنگ ما،یک جنگ بیحساب و کتاب،مثلا جنگی که صادق آهنگران و دیگران سرود حماسی میخواندند، جمعی هم میرفتند به جبهه و به خاکریز میزدند،و (به تصویر صفحه مراجعه شود) اگر پیروز شدند که شدند و اگر هم شهید شدند که پیروزند.
حتی در یک جلسهای آقایان اینجا آمدند و به آنها گفتیم چهطور شما کنار قبر فردوسی و غیرذالک دانشگاه میسازید؟ کنار قبرش پارک میسازید؟حال که قرار است این یاد بود در دانشگاه برگزار شود مشکلی ایجاد میکند؟این بیانگر وجود انشقاق بین دانشگاه و حوزه علوم دفاعی و دفاع مقدس بود.
آیا اگر جنگ دیگری پیشآمد،ما باید همان سبک را عمل کنیم؟باز بیاییم دوباره همان همان افراد صفر کیلومتر را احضار کنیم؟یا نه در دانشگاه کادر تربیت کرده باشیم؟یا در حوزههای مختلف مهندسی،جامعه شناسی،روانشناسی،مدیریت،آمار،برق و تأسیسات کادر تربیت کرده باشیم؟ در حالحاضر ارتباط پژوهشگاه با دانشگاهها و مراکز آموزشعالی چگونه است؟ اولین کاری را که با دانشگاه شروع کردیم،ارائه موضوع دفاع مقدس در دو واحد اختیاری بود."