چکیده:
به هنگام فروپاشی نظام سیاسی-اجتماعی صفویان،خاندانهای متعددی از ایرانیان به هند گریختند.بسیاری از آنان وارد امور مربوط به کمپانی هند شرقی انگلیس شدند و برخی مستقیما در مصدر امور مربوط به حکومتهای وابسته به انگلستان در هند قرار گرفتند و خدمات آنان بهعنوان نیروی غیر انگلیسی و غیر بومی و عمدتا بهعنوان نیروی مسلمان بسیار مؤثر واقع گردید.میر عبد اللطیف شوشتری،نوه سید نعمت الله جزایری،روحانی بر جسته عصر صفوی،از خاندان سادات نوری شوشتر-که بیش از بیست سال در ایران به آموختن علوم دینی همت گماشته بود-در دوران پر از آشوب و هرج و مرج ایران بعد از صفویه،ناگهان سر از هند درآورد.اگرچه او قریب شش سال در شهرهای بوشهر، بصره و بغداد امور تجاری برادرش را به عهده داشت،امر در هند مدتی بی آنکه ذکر کند،به تجارت پرداخت.سپس مشاوره و گاهی خدمت انگلیسیها را عهدهدار بود.او از همکاری تنی چند از برادران،پسر عموها و سایر ایرانیان با انگلیسیها یاد کرده و حتی از برخی ایرانیان که علیه انگلستان با تیپو سلطان همراهی کردند،سخن به میان میآورد.این همکاری و تعامل از اولین برخوردهای ایرانیان با انگلیسیها در دوران سالهای آغازین استعمار بوده است.دکتر حایری آنان را نسبت به اهداف استعماری انگلستان نا آگاه دانسته،تنها آشنایی آنان به جنبههای کارشناسی را بیان میکند.این پژوهش بنا دارد از آگاهی آنان،بویژه میر عبد اللطیف،نسبت به مسایل استعمار پاسخ دیگر گونهای ارائه نماید.
When the Safavid dynasty was on the verge of collapsing both socially and politically، many Iranian families fled to India. Many of them were employed in the East Indian Company. Others were employed to service the British government of India. Their services to the English، as a group of non-English and non-Indian and as Muslims has its great importance. Mir Abdollatif Shooshtari grandson Nematollah Jazayeri، a prominent cleric of the Safavid era، a member of the Sadat family of Shooshtar، who had studied more than 20 years in a religious school in Iran and Iraq، during the chaotic period in Iran، emerged to India. He had spent about 6 years in Bushehr، Basra and Baghdad، and managed his brother's commercial affairs. Then he moved to India and did the same activities for a short time. After his arrival to India، he established his relations with British and became one of consolers of the East Indian Company. His brothers and cousins were also employed by this company. Mir Abdollatif mentions some Iranians who had collaborated with the British against Tipu sultan. This collaboration of Iranian with British during the early years of British colonialism had its importance. Dr. Hayery believes that these Iranias were uninformed about British colonial goals. However this research showed their awareness، especially Mir Abdollatif's towards the British colonial efforts in India.
خلاصه ماشینی:
پژوهشهای تاریخی(علمی-پژوهشی) دانشکده ادبیات و علوم انسانی-دانشگاه اصفهان دورهء جدید،سال دوم،شمارهء 1(پیاپی 5)،بهار 9831،ص 421-701 تعاملات میر عبد اللطیف شوشتری با حکومت انگلیسی هندوستان (بحثی در نخستین رویاروییهای ایرانیان با غرب استعمارگر) دکتر مسعود مرادی* چکیده به هنگام فروپاشی نظام سیاسی-اجتماعی صفویان،خاندانهای متعددی از ایرانیان به هند گریختند.
میر عبد اللطیف شوشتری،نوه سید نعمت الله جزایری،روحانی بر جسته عصر صفوی،از خاندان سادات نوری شوشتر-که بیش از بیست سال در ایران به آموختن علوم دینی همت گماشته بود-در دوران پر از آشوب و هرج و مرج ایران بعد از صفویه،ناگهان سر از هند درآورد.
این نخستین قدمی بود که در این کشور نهادم و پشیمان شدم و خود را ملامت کردم»(همان:732)از آنجایی که تحفة العالم حدود چهارده سال پس از ورود وی نوشته شده، مسلما حوادث این ایام در تصویری که از هند به دست میدهد،تأثیر گذار بوده است.
میر عبد اللطیف از استعمارگریها،جنگها،قتل عامها و غارتهای انگلیسیها کمتر سخن به میان میآورد و در عوض،شورا و مشورت در کارها،تدوین کتب دستورالعمل،چاپ،وجود قوانین مدون برای اصناف، آموزش،مراکز سخنرانیهای فلسفی و علمی در خود انگلستان و به تبع آن،وجود این مراکز در کلکته را بیشتر مورد توجه قرار داده است(همان:362).
آنان میسور را از شرق محاصره کرده و سپاه کمپانی از بمبئی از غرب اقدام به حمله نمود»( Marshall,1998:82 ) شیدایی میر عبد اللطیف نسبت به انگلیسیها تا بدانجا بود که خود را دشمن فرانسویان میدانست، زیرا آنان در رقابت با انگلستان قرار داشتهاند و در هند و مصر به مقابله آنان آمدهاند.