خلاصه ماشینی:
"برایش یادداشت نوشتم: «اینطور نیست و این چیزی که در مملکت وجود دارد،فئودالیسم باقی مانده از دوره مغول است و رژیم هم از این وضع * یک بار جلال به من گفت:«در میان روحانیون نظیر آقای طالقانی را کم داریم،نظیر آقای مطهری را کم داریم،نظیر آقای زنجانی را کم داریم.
بعد حاج آقا رضا میگفت که ایشان پسر آیت الله بنی صدر است،آمده بود گزارش بده.
من حاج آقا رضا را برای این انتخاب کرده بودم که ایشان هم شخص دردمندی بود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) دیدی؟»گفتم:من از جلال شنیدم که گفت حزب توده،شوروی را قبله آمال میداند و میخواست ما را به آن سمت بکشاند و ما دیگر نتوانستیم تحمل کنیم، برای همین آقای ملکی که راه افتاد تا از حزب بیرون بیاید،ما هم پشت سرش راه افتادیم و هر گونه تهمت و توهینی را هم به جان خریدیم.
من به آقای طالقانی گفتم:«آقای دکتر صاحب الزمانی در کتابش نوشته که اوج قدرت روحانیت در وجود آیت الله بروجردی متبلور بود و خدا کند که روحانیت این قدرت را حفظ کند.
»بعد صحبت آل احمد پیش آمد و آقای طالقانی گفت:«من معتقدم که ایشان هدایت خواهد شد و نقطههای آغاز هدایت در ایشان شروع شده.
یک بار ایشان به من گفت:«در میان روحانیون نظیر آقای طالقانی را کم داریم،نظیر آقای مطهری را کم داریم،نظیر آقای زنجانی را کم داریم شما ارتباطتان را با آنها حفظ کنید.
در دیدار دوم بین شما و صمد چه گذشت؟ از کتابهایش و از اینکه با آقای آل احمد و دکتر ساعدی این طرف و آن طرف میرفت، صحبت کردیم."