چکیده:
در باب معرفت دینی،بحث از چیستی و حقیقت معرفت دینی،روش و منطق کشف و فهم آن،ملاک و معیار دینی بودن،صدق و اعتبار آن و....و در باب ارزش معرفتی معرفت دینی نیز بحث واقعنمایی،حکایتگری و قابلیت ارزشگذاری،مسئله صدق،ملاک و معیار ثبوتی آن و....مطرح است.مراد از میزان ارزش معرفتی در معرفت دینی،انطباق معارف دینی با واقع و حاق دین و بررسی نسبت معرفت دینی با واقع و نفس الامر دین میباشد.بنابراین،مسئله اصلی این است که با توجه به خاصیت حکایتگری معارف دینی از واقع و امکان انطباق آن با واقع و حاق دین از یک سو،و امکان خطا و احتمال عدم انطباق آن با واقع دین از سوی دیگر،مطابقت معارف دینی با واقع به چه میزان است؟در پاسخ سه جریان و رویکرد فکری مطرح میشوند:جریان افراطی،جریان تفریطی و رویکرد سوم،دیدگاه صحیح است که معتقد به انطباق حداکثری و رئالیسم خطاپذیر نام دارد. این مقاله با رویکرد بررسی اسنادی،ضمن بیان دیدگاهها در باب ماهیت معرفت دینی،به نقد و بررسی سه جریان مزبور میپردازد.
Such subjects as the nature and reality of religious knowledge، the logic and the way to discover and understand it، the criterion and norm of religiousness، its validity and truthfulness and …are discussed in the realm of religious knowledge; in the realm of cognitive value of religious knowledge such issues as realization، narration، the capacity of evaluation، truthfulness، its positive norm and criterion and … are discussed. By the measure of cognitive value in religious knowledge we mean the conformity of religious sciences to reality and innermost of religion، and investigation of the relationship between religious knowledge and fact and immutable essences of religion. Therefore، the main question is that، considering the narrative characteristic of religious sciences about the fact، and the possibility of its conformity to the fact and innermost of religion on the one hand، and the possibility of its error and nonconformity to the fact of religion on the other hand، how much is the conformity of religious sciences to the fact? To answer the question three intellectual trends and approaches have been discussed: excessive trend، defective trend، and a third approach which believes in maximal conformity and is called fallible realism.
The present paper، while explaining the viewpoints on the nature of religious knowledge، evaluates and investigates these three trends، using a documentary analysis approach.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به وجود احتمال خطا در معرفت دینی،مهمترین پرسش این است که معارف موجود و محقق یا معارفی که با شیوههای مختلف تولید میشوند،به چه میزان با واقع و حاق دین منطبق است؟آیا معرفت دینی محقق و موجود،ارزش معرفتی واحدی دارد؟آیا معرفتی که از راه فهم ظواهر روایات و با اعتماد حداکثری به آن حاصل شده و با معرفتی که با اجتهاد و کارگیری منطق صحیح به دست آمده،از نظر انطباق با واقع و نفس الامر،ارزش یکسانی دارند؟و....
همان گونه که گفته شد،در علم حضوری چون بین علم و عالم و معلوم واسطه و فاصلهای نیست-بلکه از نظر هستیشناسانه نیز عینیت و اتحاد حاکم است- سخن از انطباق یا عدم انطباق نیست و در نتیجه نیازی به ارائهء ملاک وجود ندارد؛ازاینرو در مسئله علم و معرفت پیامبر صلی الله علیه و اله و معصومان علیهم السلام،از عینیت و اتحاد معرفت دینی با دین سخن گفته میشود نه انطباق و تطابق؛بر خلاف معرفت دینی غیر معصوم که مهمترین مسئله،انطباق و عدم انطباق و ارائهء معیار برای تشخیص آن است؛یعنی اینکه با چه ملاکی میتوان از مطابقت و انطباق معرفت دینی با اصل دین سخن گفت.
انطباق حداکثری،به معنای دیدگاه افراطی نیست؛زیرا-همان گونه که در صفحات قبل نیز گفته شد-دیدگاه اخباریین دربارهء دین و معرفت دینی،از این لحاظ که تمام معارف حاصل از روش اخباریگری را مطابق با حاق دین میدانند،رویکردی افراطی است؛اما از این حیث دیگر،رویکردی تفریطی است؛زیرا تحقق معرفت دینی را تنها از راه فهم ظواهر روایات بدون دخالت روش و منطق اجتهادی میسر دانسته و معرفتی را که از این راه حاصل شده باشد،متحد با دین تلقی کردهاند و دیگر معارفی را که با روش و منطق اجتهادی حاصل شده باشد،نامعتبر میشمارند."