چکیده:
از آثار و نوشتههای ابو حیان توحیدی پیداست که وی باوجود زندگی در کانون تصادم و اصطکاک میان عقاید و مذاهب مختلف در بصرهء قرن چهارم،شخصیتی آزاداندیش و تا حدود زیادی بدور از تعصب دینی و مذهبی بوده است.این بیتعصبی میتواند علاوه بر جنبههای درونی او،متأثر از نفوذ افکار استادش ابو سلیمان منطقی، مراودهء توحیدی با اخوان الصفا و نیز قدری گرایش او به زهد و تصوف بوده باشد؛با این حال،در برخی آثار ابو حیان چیزی بیش از بیتعصبی و تسامح در دین،و در واقع گونهای قول به کثرت باوری دینی نیز ملاحظه میشود.ازاینرو ارائهء هر تفسیری از حکایت فیلشناسی کوران در کتاب المقابسات-به مثابه یک متن که به دست توحیدی پدید آمده- بدون توجه به نیت او که احتمالا با مراجعه به شخصیت تاریخی او قابل اکتشاف است بهرهء شایانی از حقیقت نتواند داشت.با چنان مراجعهای،در نهایت به نظر میرسد که توحیدی از گرایشهای کثرت باورانهء دینی برکنار نبوده است.
خلاصه ماشینی:
"در روایت ابو حیان این نکته که«مردمان در باب حقیقت،نه از همهء جهات بر طریق صوابند و نه از همهء جنبهها بر سبیل خطا،بلکه هرکس از جهتی به حقیقت نایل میشود»(المقابسات،022)،میتواند مبنایی برای این تصور باشد که ظاهرا از نظر گوینده نزد همهء آن کوران،حقیقتی موجود است و آن مقدار از حقیقت یافته شده،متیقن هم هست و اتفاقا همین مقدار حقیقت به دست آمده برای هریک از کوران،منشأ یقینی است که میتواند براساس آن دیگر همراهان خود را مورد تکذیب و انکار قرار دهد؛اما با این حال که آنان یکسره بر خطا نیستند،خطای موجود در تجربهء کوران از فیل-که البته به نسبت حقیقت یافته شده،ابعاد وسیعتری دارد-باعث تفرقه و عدم تفاهم میان آنان میشود.
میبینیم که انسان مدتی بر عقیدهای است و سپس آن را خطا مییابد و به عقیدهای دیگر میگراید و به همین ترتیب الی آخر،آنگاه آیا نمیتوان تصور کرد که هرگز هیچ عقیدهای نباشد که در نظر او برای همیشه درست پنداشته شود؟و حقیقت هرگز برای او روشن نگردد؟مسائلی از این قبیل که ذهن ابو حیان در زمان مصاحبت با مسکویه بدان مشغول بوده است،باید در کنار نکات دیگری از جمله آنچه از گفتگوهای شب چهلم در کتاب الأمتاع و المؤانسة برمیآید قرار گیرد تا نهایتا و مجموعا مطالب قابل استفادهای که گوشههای دیگری از ذهنیت ابو حیان را روشن میکند حاصل آید."