چکیده:
فقهای شیعه از زمان نهضت تنباکو به موضعگیری در قبال مظاهر و ابعاد مختلف تمدن مدرن پرداختند. ویژگیهای مهم غرب برای فقهای دورة مذکور را میتوان در چهار مقولة «کفر»، «استعمار»، «تکنولوژی» و «نظام سیاسی» ذکر کرد. این موضعگیری، «تقابل» با کفر و استعمار، و «برخورد گزینشی» با تکنولوژی و نظام سیاسی بوده است. برخورد گزینشی نسبت به تکنولوژی و نظام سیاسی، بر اساس اصول و قواعد فقهی ناظر به کفار از یک سو و اصل اباحة تصرف از سوی دیگر صورت گرفته است. اصول فقهی ناظر به کفار عبارت است از: «لزوم نفی سلطه و تقویت کفار»، «حرمت تشبّه به کفار»، «حرمت دوستی و همراز گرفتن کفار» و «نجاست کفار». به رغم وجود مبنای نظری نسبتا همسان و مشترک فقها، آنها در مقام موضوع و مصداقشناسی، در برخی موارد اختلافهایی با یکدیگر داشتهاند.
Shiite jurists and scholars have taken various Stances toward the symbols and aspects of modern western civilization. The main features of the west, in their idea, are Atheism, Colonization, Technology, and Political system. They believed in confrontation with atheism and colonization and selective utilization of western technology and political system. For selective utilization of technology and political system they considered juristic rules related to Atheists and the permitted use of that kind. Jurisprudential principles applying to atheists are as follows:"the necessity to reject atheist's domination and reinforcement", prohibition of similarity to atheists"," prohibition of friendship and sharing secrets with atheists" and "impurity of atheists".Although they shared common bases theoretically, they differed in concepts and instances in some cases.
خلاصه ماشینی:
نوشتار حاضر در مقام پاسخ به این سؤال است که موضع فقیهان در قبال تمدن غرب مدرن، ذیل کدام طیف است؟ آیا اساسا میتوان گفت موضع علما، یکی از رویکردهای ذکر شده است، یا آنکه آنها موضع دیگری غیر از آنچه ذکر شد، داشتهاند؟ فرضیه تحقیق این است که موضعگیری فقهای شیعه، بر پایة قواعد فقهی ناظر به کفار از یک سو و «اصالة الاباحه» از سوی دیگر است.
(همان: 20) از آنجا که مرحوم سیدیزدی به لحاظ فقهی از اعتبار بالایی برخوردار است، به گونهای که اکثریت فقها در صد سال اخیر، مرجعیت خود را با نوشتن تعلیقه بر کتاب مهم ایشان، یعنی «عروة الوثقی»، اعلام میکنند، در این بخش مناسب است اسناد مربوط به ایشان را با تفصیل ذکر کرده، به بررسی آنها در راستای موضوع بحث بپردازیم: در بخشی از دستخطی که مرحوم سیدیزدی در حمایت از شرکت اسلامیه صادر کردند، چنین نوشتند: ...
» (حبلالمتین کلکته، سال سیزدهم، ش33 (25 صفر 1324): 20) در این نوشته نیز، اولا ـ همانند نوشته قبل ـ مسألة محوری، «کفر» است؛ ثانیا، با توجه به عمومیت آن، بهرهبرداری از تکنولوژی و حتی نظام سیاسی غربی نیز اگر موجب تقویت کفر و ضعف اسلام شود، اشکال دارد.
در این صورت اگر اولا، در شناخت موضوع و تشخیص شرایط (مانند ماهیت آزادی به عنوان یکی از اصول مشروطه) و ثانیا، در تزاحم ابعاد خنثی و منفی (همچون تزاحم میان اخذ تکنولوژی و تقویت سلطه کفار) و یا در تزاحم جنبة منفی غرب با جنبة منفی دیگر (مثل تزاحم میان سلطه غرب و ظلم حاکم)، اختلاف پیش آید، وظیفه چیست؟ به نظر میرسد، روشن شدن ریشههای اختلاف دو جریان مشروعهخواه<FootNote No="71" Text="1.