چکیده:
این مقاله مکتب تاریخ نگاری آنال را که در اوایل قرن بیستم در فرانسه شکل گرفت بررسی می کند. این مکتب یکی از تاثیرگذار ترین مکاتب تاریخ نگاری و جنبش های روشنفکری در قرن بیستم بوده است. رویکرد نویسنده در این مقاله رویکردی توصیفی- تحلیلی است و می کوشد با مطالعه زمینه تاریخی ظهور مکتب آنال، روند شکل گیری و تحولات آن را در سطح نسل اول این جریان تاریخ نگارانه- روشنفکرانه دنبال نماید. این مقاله نشان خواهد داد که زندگی خصوصی هر یک از رهبران این مکتب چگونه مواضع علمی آنها را تحت تاثیر خود قرار داد و در پایان آثار مکتب آنال به صورت خلاصه ارایه خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"5. پیران، سیزده و شانزده؛ هیوز - وارینگتن، 34؛ اسمیت، 74؛ Bentley, 106-107; Aymard, 6-7.
4 فور سپس با حمایت هانری بر نگارش اثری نظری با نام سرزمین و تکامل انسانی 5 یا مقدمه ای جغرافیایی بر تاریخ 6 درباره جغرافیا و تاریخ آغاز کرد اما این طرح با شروع جنگ جهانی اول در سال 1914 متوقف گردید و تا سال 1922 موفق به چاپ آن نشد.
10 فور که پس از جنگ در سال 1919 به سمت استادی در رشته تاریخ مدرن در دانشگاه تازه تأسیس استراسبورگ 11 در ناحیه آلزاس 12 منصوب شده بود با Philippe II et la Franche-Comte:etude d histoire politique, religienuse et sociale.
6 فور تا پایان عمر پربارش در سال 1954 علاوه بر نگارش آثار فراوان در حوزه تاریخ، فعالیت های بسیاری را برای تأسیس مکتب آنال همراه با مارک بلوک سامان داد.
2 نگاهی به آثار و مقالات آنال در طول دورههای مختلف نشان می دهد که اگرچه پیروان این مکتب نسبت به تاریخ سیاسی و دیپلماتیک و یا حتی نظامی بی توجه بوده اند اما از ابتدای تأسیس نگاهی فرا اروپایی داشته اند و در پژوهشهای خود جوامع دیگر را از نظر دور نکرده اند.
اگرچه نباید کتاب نوآورانه و آخرین اثر هانری پیرن که به عنوان الگوی برودل از آن یاد میشود فراموش شود: محمد و شارلمانی 2 پیرن به عنوان یکی از مورخان تحسین شده از سوی بنیانگذاران آنال با نگارش این کتاب، تاریخ غرب را با استفاده از حوادث تاریخی شرق توضیح داد."