چکیده:
هستیشناسی شاخهای از علم فلسفه است که به مطالعه ماهیت هستی و
ساختار واقعیت میپردازد، اما در محیط وب معنایی هستیشناسی دستهبندیی از موضوعات
یا عناصر موجود در یک حوزه خاص را بررسی میکند و فهرستی از آنها را ارائه
میدهد.این فهرست که به تفصیل، انواع موضوعات و روابط بین آنها را در حوزه مورد
بررسی بیان میکند، هستیشناسی نامیده میشود.در این مقاله به ارائه تعریفهای
گوناگون از هستیشناسی، علت نیاز به آنها، نمونهای از یک هستیشناسی و نقش آر دی
اف و آر.دی.اف.اس در آنها پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"این چارچوب مفهومی یا هستیشناسی معنایی میتواند به صورت ساختار مفهومی غیررسمییی از آن حوزه با انواع مفاهیم و روابط تعریف شده در زبان طبیعی وجود داشته باشد، یا اینکه به صورت ساختار مفهومی رسمییی از آن حوزه با انواع مفاهیم و روابطشان باشد.
هر چند هستیشناسی معمولا "واژگان مفاهیم یک حوزه از دانش در ساختاری سلسله مراتبی" تعریف میشود که این ساختار از ویژگیهای تعریف شده، خصیصهها و محدودیتهای قابل انتقال در میان مفاهیم حمایت میکند، اما دابلینکور برخلاف این تعریف، ساختار سلسله مراتبی را ویژگی مسلم هستیشناسیها در نظر نمیگیرد.
اس اگر چه ساختار سلسله مراتبی، خصیصه لازم برای هستیشناسیها نیست، ولی جزء مهمی در مدل بازنمایی (هستیشناسی)است که توسط"تعریف مدل و ساختار نحوی چارچوب توصیف منبع" 28P}(4)، و"طرحواره زبان توصیف واژگان آر.
این زبان باعنوان"فراهستیشناسی" 33P}یا واژگان اصلی عناصر شناخته میشود که به طور رسمی برای توصیف یک هستیشناسی یا طرح ابردادهای به مثابه مجموعهای از ردهها(انواع منابع)و خصیصههایشان؛مشخص کردن معانی این ردهها 34P}و خصیصهها؛ایجاد روابط بین ردهها، بین خصیصهها، و بین ردهها و خصیصهها؛و مشخص کردن محدودیتها در خصیصهها به کار میرود.
یک طرح طبقهبندی یا ردهبندی سنتی به طور منظم دانش یک حوزه را با شناسایی ویژگیهای تعریف کننده یا ضروری عناصر آن حوزه، و ایجاد نظم سلسله مراتبی میان ردههای متقابلا اختصاصی، سازماندهی میکند.
با وجود اینکه طراحی نقشه مترادفهای زبان طبیعی برای ردهها یا خصیصههای مناسب در هستیشناسی امکانپذیر است، ولی این کار از طریق، واژگان حوزه(مورد نظر)انجام میشود که برای خود هستیشناسی، خارجیست."