چکیده:
اخلاق مهدوی با تفقه در آیات قرآن و استفاده از روایات اهلبیت، «دنیاداری» و نه «دنیاگرایی» را به عنوان ارزشی مثبت به نظام اخلاقی وارد میکند و این تغییر باعث تحولاتی در ضریب اهمیت بعضی از ارزشها و ضد ارزشها و پارهای تحولات در تعاریف و نسبتهای میان ارزشهای اخلاقی و تغییر نگرش نسبت به برخی از مصادیق آنها است. حقیقت دنیا جریان رحمت و حیات الاهی و سراسر جهان آیات و نشانههای اوست؛ پس نه باید فریفتة آن شد و نه از آن ترسید. کسی که با شهامت و وارستگی به دنیا رو میآورد، در حقیقت از ظاهر فریبندة حیات دنیا گذشته و در حیات طیبه به سر میبرد.تحول حیات دنیا به حیات طیبه در بعد شخصی، موجب رویآوری به دنیا و تلاش و جهاد برای آبادی دنیا و برخورداری از نعمتهای الاهی است. از سوی دیگر در بعد اجتماعی جهاد با مستکبران جنبهای از فضیلت بزرگ در اخلاق مهدوی است که موجب تحول حیات دنیا به حیات طیبه در حوزة عمومی میشود و این تحول، ماهیت ظهور ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهشریف است.
Due to the lack of understanding of ethical values، and absolute hereafter look of it، the current educational system، does not have the capability to pave the way for the Appearance and training of the individuals to be able to live with the Imam of the Age (m.a.h.h.a.). The principle values that are positive in Mahdavi ethic، and is negative in nowadays ethic is، having the worldly materials ethical values. In the Mahdavi ethic، with looking deep into the verses of the Holy Quran and taking benefits from traditions said by the Household (p.b.u.t.)، ‘having the worldly materials’ and not ‘secularism’ inters into the ethical system as a positive value. This change makes some differences in the index of the importance of some of the values and their opposites and some other changes in definitions and proportions between ethical values and a change of view to some practical examples. The current ethic، with relying on the absolute hereafter look، was not able to have a deep and spiritual understanding of the world and to organize it well. This very point، has made us penetrable in front of the worldly and materialistic western civilization. Actually the true nature of this world is God’s mercy current and the whole universe is his sings and verses; so one should not be charmed or should not be afraid of. One who refers to the world with bravery and purification، in fact، has passed the charming worldly life appearance and is truly in goodly life. The change of worldly life to a goodly life in individuals، makes the person refer to the world and try and strive for a better life and take benefit from God’s blessing. From another point، in its social dimension، the Holy war against the oppressors، is another aspect of a great merit in Mahdavi ethic، that makes the change from the worldly life to the goodly life in its social aspect، and this very change is the essence of his Excellency Appearance (m.a.h.h.a.).
خلاصه ماشینی:
" در بین این آیات، تعارضاتی به نظر میرسد که به ویژه میان آیات دسته اول از یک سو و آیات گروه چهارم و پنجم از سوی دیگر، چشم گیرتر است؛ برای نمونه دو آیه را بررسی میکنیم: (و لو لا أن یکون الناس أمة واحدة لجعلنا لمن یکفر بالرحمن لبیوتهم سقفا من فضة و معارج علیها یظهرون ( و لبیوتهم أبوابا و سررا علیها یتکؤن ( و زخرفا و إن کل ذلک لما متاع الحیاة الدنیا و الآخرة عند ربک للمتقین( (زخرف: 35 ـ 33) اگر چنین نبود که مردم در گمراهی یک پارچه میشدند، قطعا برای کسانی که به خداوند رحمان کفر میورزیدند، خانههایی باسقف نقره و بلندیهایی که بر فراز آن روند و برای خانههایشان درها و تختهایی که بدان تکیه کنند و انواع زیورها را قرار میدادیم؛ ولی تمام اینها بهرة ناچیز زندگی دنیاست و نزد پروردگار، آخرت برای پرهیزکاران است.
آیات مربوطه از این قرارند: (إنما مثل الحیاة الدنیا کماء أنزلناه من السماء فاختلط به نبات الأرض مما یأکل الناس و الأنعام حتی إذا أخذت الأرض زخرفها و ازینت و ظن أهلها أنهم قادرون علیها أتاها أمرنا لیلا أو نهارا فجعلناها حصیدا کأن لم تغن بالأمس کذلک نفصل الآیات لقوم یتفکرون( (یونس:24) این آیة شریف حیات دنیا را همچون آبی میداند که از آسمان جاری میشود و خوراکی برای انسانها و حیوانات و زیور و آراستگی برای زمین فراهم میآورد؛ اما پنداری در کار میآید که موجب تباهی این نعمتهاست و آن پندار، این است که ساکنان زمین، خود را توانای بر این نعمتها میانگارند؛ یعنی قادر متعال و سرچشمة بخشنده و بینیاز آن را از یاد میبرند؛ آنگاه در گرماگرم تلاش روزانه یا سکوت و آرامش شبانه، ناگاه امر و ارادة الاهی فرا میرسد و آن همه را میگیرد تا مردم از خواب غفلت بیدار شوند و از پردة اوهام بیرون آیند و سراسر جهان را در دست قدرت الاهی و تدبیر بیتای او ببینند."