خلاصه ماشینی:
"ظرگاه بازخوانیسنت ترجمهیمتون تاریخی در سدههایمیانهی ایراندورهی اسلامی علی موذنی دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران دورهی اسلامی کیده {IBاین نوشتار به کنکاش و واکاوی در سنت ترجمهی متون تاریخی درایران سدههای میانه میپردازد و میکوشد ترجمههای متون تاریخیرا که از زبان پهلوی به عربی و از عربی به فارسی مختلف ترجمهشدهاند،شناسایی کند و دلایلی که موجب ترجمه این متون شدند را موردبررسی قرار دهد.
(بهار،1386،ج 2:319) ررسی دلایل ترجمهی تاریخ بخارا توسط قباوی اگر تاریخ طبری توسط بلعمی در نیمهی دوم سدهی چهارم به از عربی بهفارسی برگردانده میشود،کمتر از نیمه سده پیش از ترجمهی این کتاب،مورخی به نام نرشخی تاریخ بخارا را در ذکر احوال شهر بخارا به زبان عربیمینویسد و آن را به امیر نوح سامانی تقدیم میکند.
ابو نصر محمد بن عبد الجبارعتبی این کتاب را به خواهش امیر جلال الدوله ابو احمد،محمد،ولیعهد سلطان محمود غزنوی در نیمهی نخست سدهی پنجم هجری به زبان عربی نوشتو به مناسبت لقب سلطان محمود که یمین الدوله بوده به تاریخ یمینی مرسومگرداند.
»(جرفادقانی،1374:8) با دقت در جملهی فوق درمییابیم که ابو القاسم علی به دو دلیل دستورترجمهی تاریخ عتبی را به جرفادقانی میدهد:نخست فراوانی و اهمیتدادههای تاریخی مهم دربارهی سلسلههای غزنوی و سامانی،و دوم استفادهیمخاطبان پارس،ترک و تازیک از مطالب این کتاب به زبان فارسی.
بهار دربارهی سبک نگارش ترجمهی تاریخ یمینی میگوید«سبکترجمه تاریخ یمینی دنباله تقلید کلیله و دمنه و شیوه ابو المعالی نصر الله منشی-رحمه الله علیه-است،جز اینکه سجع هم گاه به گاه،به کار رفته است ولینه مانند مقامات حمیدی که قید وفور اسجاع،موجب خراش اسماع گردد،بلکهدر موازنه و مترادفات هم تند نرفته و عبارت را از این ممر نیز خراب نکردهاست،و من بعد از نثر ابو المعالی و کلیله،نثری از نثر جرفادقانی استوارتر ودلپذیرتر نیافتهام..."